یک دوبیتی از قیصر امینپور و چند رباعی از دیگر شاعران
تبم ترسم که پیراهن بسوزد
ز هرم آه من آهن بسوزد
مرا فردوس میشاید که ترسم
دل دوزخ به حال من بسوزد
" قیصر امین پور "
جز وصل تو دل به هر چه بستم توبه
بی یاد تو هر جا که نشستم توبه
در حضرت تو توبه شکستم صدبار
زین توبه که صد بار شکستم توبه
«ابوسعید ابوالخیر»
ما ریشه لحظههای بی بنیادیم
ما خاک عبور ناکجاآبادیم
ما فلسفه گذشتن از خویشتنیم
بادیم و اسیر هرچه بادا بادیم
«ایرج زبردست»
شهری است شلوغ با هياهويی چند
بازار سياه و چشم و ابرویی چند
هر گوشه اين شهر بساطی پهن است
ای عشق دل شكسته كيلویی چند؟
«جلیل صفربیگی»
بگذار دلت شکسته باشد ماهی
پای تو به گل نشسته باشد ماهی
تا که نروی زیر سؤال قلاب
باید دهن تو بسته باشد ماهی
«عباس صادقی زرینی»
با آمدنت کمی بهروزم کردی
تابیدی و ماه شبفروزم کردی
هم سوخت دلم ز رفتنت هم پدرم
با رفتن خود دوگانهسوزم کردی
«سعید بیابانکی»
+ نوشته شده در شنبه چهارم فروردین ۱۴۰۳ ساعت 19:51 توسط ناصر حسین پور
|
این وبلاگ به نهاد یا سازمان خاصی تعلق ندارد و مستقل عمل می کند.