خاطره ای از مهسادارابی عضو انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان

امروز۲۴-۴-۲است

من ومهدیه دختر خاله ام که تقریبا هم سن وسال هم هستیم به همراه دختر دایی پرحرفم ،یسنا

در حال برگشت به خانه از کلاس بودیم که یکدفعه مهدیه و یسنا باهم دعوا کردند‌.

موضوع دعوایشان واقعا خیلی مسخره بود .

ناگهان یسنا حرفی زد که مهدیه قهر کرد و از سویی دیگر رفت من هم با بی خیالی آن دو را رها کردم و رفتم که دیدم یسنا مانند جن کنارم ظاهر شدو به اندازه تمام عمرش برایم پشت سر مهدیه صحبت کرد؛ من آن لحظه اصلا به حرف های او گوش نمی دادم وبه این فکر می کردم که معلم ها می توانند چند نوع باشند؛ وقتی به خانه رسیدیم وصحبتی از یسنا دیگر شنیده نمی شد به این نتیجه رسیدم که معلم ها می توانند چهار نوع باشند.

نوع اول افرادی با تجربه اند که درست وخوب درس می دهند .

نوع دوم افرادی باتجربه اما تدریسشان دانش آموز را وادار می کند که همان لحظه به خوابی عمیق فرو روند.

نوع سوم افرادی هستندکه خیلی جدی برای شروع درس به دانش آموزان نگاه می کنندو برای اتمام آن هم با لبخندی ملیح به دفتر می روند

نوع چهارم هم شبیه هیچ کدام از نوع های ۱،۲،۳نیست بلکه همانند دانش آموزان است و جوری به ما نگاه می کند که انگار باید برویم و تدریسی برایش انجام دهیم.

میخواستم نتیجه افکارم را با یسنا در میان بگذارم که مهدیه را دیدیم؛ اول نقشه ای کشیدیم که کارساز نبود اما بعد یسنا به سمت مهدیه رفت ؛آنها بعد از کمی دعوا به این نتیجه رسیدند که با من قهر کنند منی که در طول راه به همه چیز فکر می کردم جز آن دو.

#مهسا_دارابی

خاطره ای از بهدیس برخورداری عضو انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان

به نام خدا

🌻روزی که مقصد را اشتباه رفتم😁🌻

روز چهارشنبه بود،1402/4/28.درست مثل همه‌ی چهارشنبه های دیگر باید به انجمن ادبی می‌رفتیم.

حدوداً ساعت سه و پانزده دقیقه بود که خانم بهارلو به من زنگ زد و گفت:«امروز تو مجری جلسه باش.»

من هم قبول کردم ؛اما من هیچ آمادگی نداشتم و نمی‌دانستم چه کنم.

رفتم و چند تا شعر پیدا کردم و آماده شدم که برم .

در نزدیکی های کتابخونه آترینا یکی از اعضای انجمن را در راه دیدیم.

انگار داشت از کتابخونه بر می گشت ؛بهش گفتم چرا داری بر میگردی؟

اون گفت:«انگار انجمن نیست چون من رفتم داخل و هیچ کس بجز آقای ظفریان مسئول کتابخونه اونجا نبود.

من گروه انجمن رو در برنامه شاد نگاه کردم و دیدم که نوشته سالن شهرداری؛ تعجب کردم و چون همیشه برای انجمن به کتابخونه می‌رفتیم فکر کردم اونجاست .

به سالن شهرداری رفتیم و آترینا رو هم با خودمون بردیم.

وقتی رسیدیم رفتیم و نشستیم، من شروع کردم به خواندن شعری برای شروع جلسه.آقای حسین پور از ما خواست اول خاطرات خودمون رو بخونیم.

چند تا از بچه ها خواندند ؛و من هم خاطره خودم ،مهسا،مهدیه و یسنا رو تعریف کردم؛بعد هم خانم تارا اسکندری به یسنا گفت:«یه بازیگر جهانیه چون توی خاطره بیشتر بچه ها اسمش نوشته شده بود.

همه خندیدند .

راستی خانم بهارلو و بعضی از اعضای انجمن هم نیومدن و انجمن بدون آنها خوب نبود البته به کمک خاطره من و بقیه ی بچه ها انجمن شکل زیبا تری پیدا کرد ؛ چون بچه ها آنقدر قشنگ خاطرات خود را تعریف میکردند که دوست داشتم همیشه به خاطرات آنها گوش بدم.❤️امیدوارم خانم بهارلو و بقیه اعضای انجمن هم بیان تا انجمن شاد تری رو داشته باشیم.🌈😃

اون روز بهترین روز دنیا بود.نه برای اینکه من مجری بودم ؛برای اینکه شادی جلسه با بچه ها زیاد شده بود و این من را خوشحال می کرد.😄😄✨

البته بجز اون موقعی که مکان جلسه را اشتباه رفتم😂.

من فکر کردم یک خاطره خوب برای نوشتن خاطره امروز است.🌸

و درس عبرتی گرفتم که همیشه گروه رو چک کنم بعد برم.📱🙂

✨بهدیس برخورداری✨

تاریخ واقعه:1402/4/28

تاریخ نوشتن:1402/4/29

#بهدیس_برخورادی

چالش « ما اشتباه میکنیم اگر......» و جواب ها

ما انسان ها قبل از هر پند و نصیحتی به دیگران باید اول سیلی محکمی ب خود بزنیم و آن حرف ها را برای خود چندین و چند بار تکرار کنیم و سپس دست دیگران را بگیریم ، محبت بورزیم و فقط و فقط راهنما باشیم.

به امید آنکه شعور و محبت بشکفت در دل هرکس

ما اشتباه میکنیم اگر........ کسی که به ما محبت می کند آن را جزی از وظایف اش بدانیم

ما اشتباه میکنیم اگر .....فکر کنیم با سرزنش و تخریب دیگران می توانیم جلوه ی خوبی داشته باشیم.

ما اشتباه میکنیم اگر .....حق کسی را پایمال می کنیم و منتظر خبر های خوبی باشیم.

ما اشتباه میکنیم اگر ...... فکر می کنیم فقط با نماز و روز است که خداوند خشنود است.

ما اشتباه میکنیم اگر ...... تمام حس های خوب را برای خودمان و دیگران از بین میبریم.

ما اشتباه میکنیم اگر ......زندگی را برای هم سخت و تلخ میکنیم.

ما اشتباه میکنیم اگر ...... تمام پل های پشت سرمان را خراب می کنیم.

ما اشتباه میکنیم اگر ......دل کسی را می‌شکنیم.

ما اشتباه میکنیم اگر ......نقاب خشم و کینه را از صورتمان بر نمی داریم.

ما اشتباه میکنیم اگر ......آدم های مهربان را با بی رحمی دور می اندازیم.

ما اشتباه میکنیم اگر ......زود قضاوت میکنیم و از کوره در می رویم.

ما اشتباه میکنیم اگر ......مسیر های دشوار را برای موفقیت انتخاب نمی کنیم چنانچه که آن به مقصد های خوبی ختم می شوند.

ما اشتباه میکنیم اگر ......راه را برای دیگران سد میکنیم .

ما اشتباه میکنیم اگر ...... از شکست ها تجربه کسب نمی کنیم.

ما اشتباه میکنیم اگر........ از دلخوشی ها کوچک لذت نمی بریم.‌

ما اشتباه میکنیم اگر........ پا در کفش کسی میکنیم.

سحر رفیعی

۲۰

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-

ما اشتباه می کنیم اگر فکر کنیم بی ارزش هستیم

ما اشتباه میکنیم اگر دلیلی برای کارهایمان نداشته باشیم

ما اشتباه میکنیم اگر خود را ازدیگران برتر بدانیم

ما اشتباه میکنیم اگر اشتباه نکنیم

مهسا دارابی

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-

ما اشتباه میکنیم اگر فکر کنیم بهترین کار در دنیا حسادت کردن به دیگران است .

ما اشتباه میکنیم اگر فکر کنیم در برابر سختی ها نمیتوانیم دوام بیاوریم .

ما اشتباه میکنیم اگر فکر کنیم زیباترین و بهترین آفریده خودمان هستیم .

نگار رحمانی

-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-

ما اشتباه میکنیم اگر فکر کنیم اذیت کردن دیگران کار درستی است .

ما اشتباه میکنیم اگر فکر کنیم اذیت کردن دیگران بهترین وشیرین ترین کار دنیا است.

حمیدرضا رحمانی

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-

ما اشتباه میکنیم اگر نقطه ضعف خود را در کاری ندانیم و هر بار در انجام آن کار شکست بخوریم .

ما اشتباه میکنیم اگر فکر کنیم معلولیت مانع پیشرفت و زندگی کردن یک انسان معلول است‌.

ما اشتباه میکنیم اگر همه ی آدم‌ها را دوست خود بدانیم ...

ستایش رمضانی زاده

_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-

کلاک بی منجز و خانم سحر رفیعی؛ پویش خاطره نویسی

خاطره بخشی جدا نشدنی از هر انسانی است

پنجشنبه ۱۸ هم اسفند ماه سال ۱۴۰۱ ساعت ۴ برای آیین رونمایی از کتاب آقای کیانیان در فرهنگسرای بزرگ ارشاد شهرکرد همراه با خانواده حضور داشتیم و برنامه کمی با تأخیر برگزار شد و من از موقعیت استفاده کردم و خارج از سالن برای خریدن کتاب رفتم .
لحظاتی بعد خانم بهارلو را دیدم که در کنار دوستان هنرمندان شأن بودند و ما هم در صندلی های تقریباً نزدیک به سن نشسته بودیم . من مسرور بودم از اینکه در برنامه ای که تمام هنرمندان اعم از نویسندگان ، شاعران و..... هستن حضور داشتم . شروع برنامه با موسیقی زنده ی آقای موسویی اجرا شده بود و بردار کوچکم از بلندگو های که بالای سرمان به ستون های سالن بسته بودند میترسید و به هر بهانه ی میخواست از آن خارج شود تا اینکه با شکلاتی ک خانم بهارلو به او داده بود و سام هنرمند کوچک آینده داره که در حوزه ی خوانندگی فعالیت داشت سرگرم شده بود . افراد زیادی در آنجا در رفت و آمد بودند مثل عکاس ها و همچنین در آنجا آقایی قد بلندی بود ک قبلا عکسش را در پوستر دیده بودم که فهمیدم ظفریان مدیر برنامه بود و در دفترش چیز های یادداشت میکرد بعد از مشورت کردن با مادرم و خانم بهارلو در تکه کاغذی یادداشت کردم که من سحر رفیعی و خانم بهارلو به نمایندگی از انجمن آمده بودیم بعد از کمی تردید داشتن کاغذ را به دست آقای ظفریان دادم و گفت به مجری میدهد برای معرفی ، برنامه روند اجرای خودش را تا آخر طی کرد اما خبری از محتویات داخل آن برگه نشد، سخنرانی آقای کیانیان و بعد هم رونمایی از کتاب پایان برنامه بود پس از تبریک به آقای کیانیان آقای ظفریان را دیدم و احوال کاغذ را پرسیدم با لبخندی مضحک گفت دادم ولی نخواندند وقت برنامه کم بود و من هم که طاقتم طاق شده بود گفتم مثل اینکه هنوز دعوای بین ناغان و اردل ادامه دارد ، او هم خندید و چیزی نگفت ومن ناراحت و دلسرد آنجا را ترک کردم با لب و لوچه ی آویزان قدم به سمت پله ها برداشتم که دیدم انبوه ی از جمعیت دور تا دور میزی جمع شده بودند کمی مکث کردم و کنجکاو شدم ک دیدم دارند پذیرایی میکنند از خودشان من هم بدم نیامد و جلو رفتم کیک و چای برداشتم و آنقدر چای داغ بود ک قابل لب زدن نبود با همان چای در دستم از پله ها پایین آمدم ک دوباره برادرم روی دنده لج افتاد ک حتما باید پدر او را بغل کند هنگام بغل کردن او ، پدر تنه ی به من زد و چای در هوا شناور شد و بعد و بر روی پله و لباس خانمی پخش شد و حال من بدتر از آنی شد که فکرش را بکنید
فردای آنروز خانم بهارلو گفت که هنگام سخنرانی آقای کیانیان به او یادآوری کردم اما جواب ندادند و بعدش در قالب پیامی معذرت خواهی کردند.

نوشته شده در چهارشنبه ۲۸ / ۴/ ۱۴۰۲ ساعت ۳ بعدازظهر

خاطره ای از نگار رحمانی عضو انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان

خاطرهٔ تلخ و شیرین 🍫🍬

قرار بود روز جمعه برای تفریح به کوهرنگ برویم . البته همراه با فامیل های درجه یک مادرم ، مادربزرگم ، خاله ام ، دایی بزرگم با زن داییم ،دو دخترش با تک پسرش و در آخر هم نوهٔ دایی ام(رستا) . برنامهٔ مفصلی تدارک دادیم . آش دوغ ، برنج و کباب ، چای خوشمزهٔ آتیشی‌ و....... تازه بعدش هم دسته جمعی قرار بود بریم کوهنوردی. معلوم بود خیلی خیلی خوش میگذره . خانوادهٔ ما ساعت 7صبح راه افتادند . ما باید از ناغان به فارسان میرفتیم .چون فامیل هایمان آنجا زندگی میکنند .وسایل تفریح را آماده کردیم . بعد هم همه با هم رفتیم کوهرنگ . ساعت دوازده و نیم رسیدیم . کنار رودخانه ایی نشستیم . از ترس رستا که نکنه در رودخانه بیفتد ، کمی دورتر نشستیم . رستا دختری دو ساله است که علاقهٔ زیادی به آب و آب بازی دارد . من و دختر داییم (ستایش ، که هم سن خودم است) دنبال هم میدویدیم . کنار رودخانه نشستیم و به موج ها نگاه میکردیم .من با خودم منچ و مارپله اورده بودم اما توی ماشین بود.من و ستایش تصمیم گرفتیم که برویم و آنها را از داخل ماشین بیاوریم. ناگهان صدای داد و بیداد بلند شد . همه به سمت رودخانه میدویدند. من و ستایش ترسیدیم . نکنه رستا در رودخانه افتاد ! به سمت خانواده دویدیم . دختر دایی بزرگترم میدوید و میدوید . وقتی سوال کردیم گفتند ، دوغی که برای آش آورده بودیم را کنار رودخانه گذاشتندکه خنک شود ،که ناگهان آب آن را با خود برد . سرعت آب خیلی خیلی تند بود و دوغ را با خودش برد 😕
اما دختر دایی بزرگترم هنوز دنبال دوغ میدوید . من و ستایش هم با او میدویدیم . دوغ کلا ناپدید شده بود . وسط رودخانه سنگ های بزرگی وجود داشت🗿 . معلوم نبود در بین کدام سنگ ها گیر کرده بود . عمق بین سنگ ها بیش از حد زیاد بود . ما هم با ناامیدی برگشتیم . دیگر خبری از آش دوغ نبود 😢 ‌. من و ستایش هیزم های زیادی جمع کردیم ، تا بزرگتر ها ناهار خوشمزه تری درست کنند . اما ، ما هر کجا میرفتیم رستا هم دنبالمان بود . وقتی روی کوه ها را نگاه میکردیم ، هنوز برف زیادی وجود داشت. بعد از خوردن ناهار من و ستایش ظرف های ناهار را شستیم . در حین شستن ظرف ها ،یک کاسهٔ قرمز را دیدیم که روی آب شناور بود . آب کاسه را با خودش برد .بعد فهمیدیم رستا کاسه را در آب پرت کرده بود. چون خیلی زیرکانه میخندید 😄 با یک کاسهٔ دیگر هم به ما آب میپاشید . خیسمان کرد . خیلی خوش گذشت . پدرم پیشنهاد داد که دسته جمعی همه به دشت لاله🌷 برویم . ما هم حسابی ذوق کردیم و بالا و پایین میپریدیم . وسایلمان را جمع کردیم و داخل صندوق عقب ماشین ها گذاشتیم . قرار شد ما تا جادهٔ اصلی پیاده برویم تا ماشین ها سبک تر حرکت کنند🚗🚶🏻‍♀🚶🏻‍♂ . من و ستایش حسابی گرم گفت و گو شدیم متوجه نشدیم که خانواده هایمان از کنار رودخانه حرکت میکنند . اما ، ما در جاده راه میرفتیم . برادرم هم با ما بود . رفتیم و رفتیم . ناگهان صدای جیغ و دست را از آن پایین ، کنار رودخانه شنیدیم . دوغ را پیدا کردند ! دوغ بین دو صخره گیر کرده بود . ما هم خوشحال شدیم و دست زدیم . برادرم جوگیر شد و راه آمده را برگشت🏃🏻‍♂ .‌میخواست پیش خانواده هایمان برود . هرچقدر من و ستایش صدایش کردیم نیامد و رفت . وقتی پدرم پیشمان آمد پرسید حمیدرضا کجاست ، ما گفتیم پیش شما آمد . پدرم خودش را سریع به پیش بقیه ، در کنار رودخانه رساند و پرسید حمیدرضا پیش شماست ؟ _ نه پیش ما نیستتتتت . همه ترسیدند و دوغ پیدا شده را دوباره روی زمین پرت کردند. من گفتم جاده را بازگشت تا پیش شما بیاید !. وای انگار گم شده بود . خانواده ایی که کنار ما نشسته بودند درحال جمع کردن وسایل هایشان بودند . از آنها پرسیدیم پسر کوچکی را ندیدید ؟آنها گفتند دیدیم کنار رودخانه رفت و در رودخانه افتاد❌ . ما خیلی ترسیدیم . خیلی دنبالش کشیدم . خیلی صدایش کردیم . بدنمان سست شده بود . هرکس گوشه و کناری را میگشت . وقتی من کنار جاده را نگاه میکردم ، دیدم حمیدرضا لبهٔ جاده که حسابی شیب دار بود، نشسته و چوبی دردستش بود . خیلی تعجب کردم . همان جایی که حمیدرضا نشسته بود جای پای خرس دیده میشد .ناگهان دادزدم اینجاست !!!...
. رنگ همه پریده بود . دیگر دشت لاله نرفتیم . سردرد گرفته بودیم . صورتمان سرخ شده بود .‌ من چون خیلی حمیدرضا را صداکرده بودم گلویم درد میکرد . از همه جالب تر خودش هم خبر نداشت که گم شده بود. وقتی فهمید گم شده بود ، گریه کرد . از شانس خوبمان دوغ را هم با خودمان به خانه بردیم .
وقتی به خانهٔ مادربزرگم رسیدیم ، با همان دوغ ترش آش دوغ درست کردیم🍵 . خیلی خیلی خوشمزه بود . ترشِ ترش . اما من همان روز را خیلی دوست داشتم چون خیلی خوش گذشت . اگر برادرم جوگیر نمیشد بهتر از این هم میشد . 🙂
وقتی این خاطره را با خودمان تکرار میکنیم ، میگوییم دوغ گمشد، بعد پیدا شد . حمیدرضا گم شد ، بعد پیدا شد .

نگاررحمانی عضو انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان.
تاریخ واقعه:۱۴۰۲/۲/۲۹
تاریخ نگارش:۱۴۰۲/۴/۲۸

سیصد و بیست و هفتمین نشست‌های ادبی مهر داوار ناغان🌈🌞

به نام خداوند لوح و قلم ✍️🏻📖

نشستی دیگر، در یک چهارشنبه دیگر. جلسه‌ی امروز ما ساعت 16:00 عصر، در سالن شهرداری ناغان برگذار شد.
در این نشست به خوانش صمیمانه‌ی‌ خاطره‌های اعضایِ فعال انجمن، پرداختیم.
مهمان جدیدی هم امروز، حضور یافتند و از چند دقیقه‌ای که گذشت بهره‌مند شدند.
مجری امروز خانم "بهدیس برخورداری" بودند که با خواندن چند آیه از سوره‌ی الرحمن جلسه را آغاز کردند.
در ابتدا خانم "مهدیه خسروی" یک خاطره‌ خواندند و بعد خانم "مهسا دارابی" هم خاطره‌ای از مدرسه‌ برایمان شرح دادند، خانم "یسنا دارابی" هم خاطره‌ای با موضوعی جالب خواندند.
در ادامه ما در خدمت خانم "سحر رفیعی" بودیم که خاطره‌ی خود را با لحنی بسیار زیبا و تسلطی قوی خواندند و یک خاطره‌ی بی‌نقص به ما تقدیم کردند.
فعالین امروزِ جلسه، خانم ها "مهسا دارابی"، "مهدیه خسروی" و "یسنا دارابی" بودند و از خاطره‌هایشان تعریف می‌کردند.
ما چند دقیقه‌ای را هم در خدمت دبیر محترم انجمن، آقای "ناصر حسین پور" بودیم که نکاتی از خاطره نویسی برای ما شرح دادند.
از جمله این نکات را با هم مرور می‌کنیم✅️
1️⃣برای نوشتن خاطره باید از لحن نوشتاری استفاده کنیم.
2️⃣سعی کنیم تاریخ وقوع و روز و تاریخ نوشتن را هم ثبت کنیم.
3️⃣سعی کنیم همیشه خاطره‌هایمان را در دفتر بنویسیم و به جای استفاده از گوشی، با نوشتن خاطره سرگرم بشویم.
در ادامه نظر اعضا را هم در این خصوص بررسی می‌کنیم✅️
🌸با نوشتن خاطره قلممان زیباتر و ذهنمان بازتر می‌شود.
🌸خاطره‌ها همیشه در ذهنمان باقی می مانند.
🌸می‌توانیم تجربه کسب کنیم و به جزئیات روزمره‌ی زندگی، پی ببریم.
🌸 و می‌توانیم پیشرفت کنیم.
امروز یک جلسه‌ی شاد و خوب داشتیم که توانستیم آموزش ببینیم و یاد بگیریم همیشه خاطره‌هایمان را بنویسیم و به همراه داشته باشیم.
"غزل کمالی" و "بهدیس برخورداری" یک خاطره‌ای پر شوق از دیروزشان که سه شنبه بود گفتند و آقای "ناصر حسین پور" استعداد "بهدیس" را در مجری گری تحسین کردند.
در ادامه آقای "امیر ارسلان برخورداری" و خانم "تارا اسکندری" خاطره هایشان را بازگو کردند و مهمان جدیدمان آقای "جواد سلیمی" که پسری 12 ساله است خود را معرفی‌ کردند.
در آخر خانم "زهرا بابازاده" یک متن کوتاه خواندند، سحر رفیعی هم شعری سپید گفتند و جلسه‌ی ما با شعر آقای "ناصر حسین پور" به اتمام رسید. جناب آقای "تقی بابازاده" عکاس نمونه‌ی شهر ناغان، زحمت گرفتن عکس و فیلم را کشیدند.
ما هم سعی می‌کنیم با نوشتن خاطرات خوب انجمن و گرفتن عکس‌های‌ یادگاری، پرچم سبز انجمن را تا همیشه سرافراز نگه داریم و با خواندن این خاطرات، یاد روز‌های خوبی را که گذشت تا همیشه در ذهنمان باقی بگذاریم.

# از جناب آقای تقی بابازاده عضو هیات مدیره انجمن شعر و ادب عباس ارشاد ناغان و عکاس خبری این نشست برای تهیه کلیپ سپاسگزاریم. 💚🌺

https://uupload.ir/view/img_20230719_211004_962_ufpt.mp4/

درود 🌻

نشست انجمن های ادبی عباس ارشاد و مهرداوار ناغان در روز چهارشنبه 28 تیر ماه در سالن جلسات شهرداری در ساعت 16 برگزار خواهد شد.

موضوع نشست : ۱۰ تا خاطره نوشته و با خودتان بیاورید .

*خاطره ی افرادی که اصول خاطره نویسی را رعایت کنند در وبلاگ انجمن منتشر خواهد شد. *

اعضای محترمی که در جلسه ی بعد امکان حضور ندارند می توانند پس از نوشتن ، یکی از بهترین خاطرات خود را انتخاب کنند و برای آقای حسین پور جهت درج در وبلاگ انجمن ارسال نمایند.

هنرمندان و نویسندگان خلاق ؛ منتظر حضور سبز شما خوبان هستیم 🌺

فراخوان سیصد و بیست و هفتمین جلسه ی انجمن در ۱۴۰۲/۴/۲۸

درود 🌻

نشست انجمن های ادبی عباس ارشاد و مهرداوار ناغان در روز چهارشنبه 28 تیر ماه در سالن جلسات شهرداری در ساعت 16 برگزار خواهد شد.

موضوع نشست فردا ۱۰ تا خاطره نوشته و با خودتان بیاورید .

*خاطره ی افرادی که اصول خاطره نویسی را رعایت کنند در وبلاگ انجمن منتشر خواهد شد. *

اعضای محترمی که در جلسه ی بعد امکان حضور ندارند می توانند پس از نوشتن ، یکی از بهترین خاطرات خود را انتخاب کنند و برای آقای حسین پور جهت درج در وبلاگ انجمن ارسال نمایند.

هنرمندان و نویسندگان خلاق ؛ منتظر حضور سبز شما خوبان هستیم 🌺

( فراخوان انتشار؛خاطره، ضرب المثل و متل های محلی بخش ناغان)

انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان و انجمن شعر و ادب عباس ارشاد ناغان با حمایت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری در نظر دارد به منظور حفظ گنجینه های غنی فرهنگ شفاهی بخش ناغان نسبت به جمع آوری؛خاطره ها،آداب و رسوم،متل ،ضرب المثل ،بیت بندی ها و اشعار محلی اقدام نماید و مطالب جمع آوری شده با نام گردآورنده بصورت رایگان منتشر کند.

موضوع:

۱- بخش؛خاطره نویسی از پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها

۲- بخش؛متل ها، ترانه‌ ها و ضرب المثل های بختیاری

شرایط ارسال آثار:

✅ همه ی گروه های سنی می توانند در این فراخوان شرکت نمایند.

✅هر نفر میتواند بطور همزمان در دو بخش شرکت کند.

✅محدودیتی برای تعداد آثار ارسالی وجود ندارد .

✅در بخش خاطره نویسی زمان و مکان واقعه

ذکر شده باشد و حداکثر در سه پاراگراف نوشته شده باشد.

✅نوآوری در انتخاب موضوع و تکراری نبودن موضوع دارای اهمیت می باشد

✅آثار به ۳ صورت زیر مورد پذیرش قرار می گیرند:

۱- فیلم (تصویری)

۲- ضبط صدا(صوتی)

۳-مکتوب(نوشتاری)

✅آثار با زبان فارسی و بختیاری مورد پذیرش قرار خواهند گرفت.

✅ جهت دریافت اطلاعات بیشتر به وبلاگ شعر ناغان سر بزنید.

✅مهلت ارسال آثار تا پایان مرداد ماه ۱۴۰۲ می باشد.

شرکت کنندگان میتوانند آثار خود را از طریق پیام رسان های شاد، ایتا و روبیکا به شماره ی

09036619243

ارسال نمایند.

واریز جایزه های نقدی ششمين دوره‌ مسابقات ادبی مهر داوار ناغان

سلام...
امروز جوایز نقدی برندگان ششمین دوره‌ی مسابقه‌ی انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان به حساب آنها واریز شد.
نفرات اول ۱۰۰ هزار تومان
نفرات دوم ۸۰ هزار تومان
نفرات سوم ۷۰ هزار تومان
برای شايسته های تقدیر هر کدام ۵۰ هزار تومان واريز شد.
جایزه نقدی" هانیه احمدی"به علت عدم ارسال شماره کارت واريز نشد... منتظر دریافت شماره کارت این عزیز هستیم.

مجموع مبلغ جوایز نقدی ۷۵۰ هزار تومان بوده است. هزینه شیرینی همایش ۲۶۰ هزار تومان،هزینه چاپ بنر ۲۰۰ هزار تومان، هزینه انتقال وجه ۱۱ هزار تومان، هزینه چاپ و کاور لوح های سپاس۸۰ هزار تومان شدکه مجموع هزینه‌های همایش و مسابقه ۱۳۰۰۰۰۰ تومان شد که از این مبلغ ۱میلیون تومان آن را آقای سیاوش فتاحی پرداخت نمودند.
✅ از جناب آقای سیاوش فتاحی که حامی مالی این همایش و برندگان این مسابقه بودند کمال امتنان را داریم🙏🙏🙏

نام عشاق افسانه ای ایران در ادبیات

«عشاقِ افسانه‌‌های ایرانی»

❇️امیر ارسلان و فرخ‌لقا «عشاق قدیمی در افسانه‌های فولکلوریک ایران».

❇️بهرام و گل‌اندام «عشاق قدیمی در افسانه‌های فولکوریک ایران».

❇️بیژن و منیژه «عشاق مطرح در شاهنامه فردوسی».

❇️خسرو و شیرین «عشاق داستانی از نظامی گنجوی».

❇️زال و رودابه «عشاق مطرح در شاهنامه فردوسی».

❇️زهره و منوچهر «عشاق نام‌برده شده در دیوان ایرج میرزا».

❇️فرهاد و شیرین «عاشقانه‌ی ناتمام ۱۰۷۰ بیتی در قالب مثنوی از وحشی بافقی که به تقلید از خسرو و شیرینِ نظامی سروده شد».

❇️لیلی و مجنون «این داستان عاشقانه در اصل عربی بوده، اما پس از طرح در اشعار شعرای فارسی‌زبان همچون نظامی گنجوی و جامی و مکتبی شیرازی و… شهرت پیدا کرده‌است».

❇️وامق و عذرا «منظومه داستانی از عنصری».

❇️ویس و رامین «منظومه ای از فخرالدین اسعد گرگانی».

❇️همای و همایون «مثنوی‌ای سروده خواجوی کرمانی».

❇️رستم و تهمینه «از شاهنامه فردوسی».

❇️سلامان و آبسال «اسطوره ای در اصل یونانی، که توسط شاعران و نویسندگان مختلف، از جمله جامی، روایت شده‌است. سید حسن امین، چهارده روایت گوناگون از داستان این عشاق نامدار را در کتابی جمع‌آوری کرده‌است».

❇️ورقه و گل‌شاه «عشاق داستانی از عیوقی، که منشأ اصلی آن داستانهای عربی است».

❇️سلیم و میترا «عشاق داستانی از نظامی گنجوی و شاهنامه فردوسی و امیر خسرو دهلوی و خواجوی کرمانی».

❇️اورنگ و گلچهر «در غزلی از حافظ به این عشاق اشاره شده: اورنگ کو؟ گلچهر کو؟ نقش وفا و مهر کو؟ حالی من اندر عاشقی داو تمامی می‌زنم».

❇️وفا و مهر «شاعری به نام ابومحمد رشیدی معاصر مسعود سعد داستانش را به رشته نظم کشیده‌است».

❇️بهرام و آزاده «عشاق دوران ساسانی؛ بهرام گور پادشاه ساسانی که عاشق نوازنده رومی به اسم آزاده می‌شود. داستان بهرام و آزاده نه تنها بر بشقاب‌ها و دفینه‌های زمان ساسانی، ثبت شده بلکه فردوسی در شاهنامه و نظامی در هفت پیکر آن را دستمایهٔ سرودن ابیاتی زیبا کرده‌اند».

❇️هانی و شیخ مرید «عاشقانِ بلوچ که داستانشان قرن‌ها سینه به سینه گشته و امروز نیز در بلوچستان بر سر زبان‌هاست».

آیاسرایندگان یا نویسندگان این آثار نمی خواسته اند بگویند که جهان از عشق خالی نیست؟ یا عشقی را که در درونشان می جوشیده است از زبان دیگری بیان کنند؟

ل. بهرامیان

C᭄‌❁‌‎‌‌࿇༅═‎═‎═‎═‎═‎═‎┅─ ‌‌‎‌‌‌ ‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┄┅✿░⃟‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌

آیا کسی می دانست که من...

یکی از ویژگی‌های که من به عنوان‌ دبیر و مربی انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان در خودم تقویت کردم و این بود که حداقل تا جایی که ممکن است من نیز تکالیفی را که به بچه‌های انجمن می دهم خودم نیز آن را انجام دهم. از بچه‌های انجمن خواستم خاطرات خودشان را بنویسند...‌

من در اینجا یکی از خاطراتم را می نویسم.

در مهرماه سال ۱۳۹۳ از شبکه بهداشت و درمان شهرستان ایذه به شبکه بهداشت و درمان شهرستان کیار با پست سازمانی کارشناس بهداشت عمومی( مبارزه با بیماریها) انتقال گرفتم و در مرکز بهداشتی درمانی شهری- روستایی ناغان و همزمان در مرکز بهداشتی درمانی روستایی جغدان ادامه کار دادم. شروع بکارم در مرکز بهداشتی درمانی ناغان مصادف شد با اجرای طرح تحول نظام سلامت که طبق آن مراکز بهداشتی درمانی خدمات گسترده تری به مردم از جمله تکمیل طرح پزشک خانواده بود را می دادند.

قبل از اجرای گام دوم پزشک خانواده در شهر ناغان ، پرونده های کاغذی دارندگان دفترچه سلامت روستایی در یکی از مطلب های شخصی طرف قرارداد با بیمه ی سلامت بود. و مردم در عصر ها که مراکز بهداشتی درمانی تعطیل بودند برای درمان سرپایی به آن مطب مراجعه و داروهای خود را از داروخانه ی خصوصی مستقر در شهر دریافت می کردند.

بعد از اجرای گام دوم پزشک خانواده مرکز بهداشت شهرستان کیار قرار داد خود را با مطب های خصوصی لغو کرد و پرونده های بیمه شدگان روستایی به مرکز بهداشتی درمانی ناغان انتقال داده شد.

در این موقع بود که دارندگان بیمه روستایی بخش ناغان، عصرها و روزهایی تعطیل بلاتکلیف بودند و دیگر دفترچه بیمه روستایی یا همان بیمه سلامت در بخش ناغان در عصرها و روزهای تعطیل ناچار بودند بصورت آزاد در مطب های خصوصی یا مراکز درمانی دولتی مانند بیمارستان امام جواد علیه السلام ناغان خدمات درمانی دریافت کنند و پول داروهای خود را بدون بیمه یعنی بصورت آزاد پرداخت نمایند.

این وضعیت به همین شکل ادامه داشت تا من به این مسئله پی بردم و برای حل مشکل بیمه شدگان با مرکز بهداشت شهرستان کیار و مرکز بهداشت استان رایزنی کردم که پس از پیگیری های مداوم با همکاری یکی از کارکنان شبکه‌ بهداشت شهرستان کیار این مسئله را تا حدی بدین شکل حل کرد که دارندگان بیمه سلامت روستایی بخش ناغان که نیاز به خدمات درمانی بستری دارند را بدون دریافت کد ارجاع مورد پذیرش قرار دهند و همچنین ویزیت پزشک عمومی اورژانس برای بیماران سرپایی مشمول تعرفه دولتی است. اما هنوز این فرایند ناقص بود چون هنوز داروخانه مستقر در بیمارستان با بیمه ی سلامت قرداد مستقیم نداشت که داروهای بیمارانی که توسط پزشک عمومی اورژانس تجویز می شد را با تعرفه ی بیمه ای بدهد . ساده بگویم یعنی بیماران با شرایط گفته شده داروهای خود را با قیمت آزاد دریافت مي کردند. همچنین اگر پزشک اورژانس برای بیماری خدمات تشخیصی از قبیل رادیولوژی و سونوگرافی و آزمایش می نوشت بیمار ناچار بود بصورت آزاد آن خدمات را دریافت نماید.

برای حل این مشکل من به مدت حدود ۲ _۳ سال پیگیری کردم که خدا را شکر در سال ۱۳۹۷ با لطف الهی این مشکل را از طریق مراکز بیمه سلامت در تهران، مرکز استان و مرکز بهداشت شهرستان کیار حل نمودیم.و هزینه پرداختی از جیب بیمار را بسیار کاهش دادم با این که حل این مشکل عمومی از نظر شرح وظایف شغلی به عهده ی من نبود و به عنوان یک شهروند آگاه و دلسوز و مطالبه گر توانستم یک مشکل را حل کنم.

حالا که دارم این خاطره را می نویسم می خواهم بپرسم:

آیا کسی می دانست که من این با حل این مشکل چقدر به درد دارندگان دفترچه سلامت روستایی بخش ناغان خوردم.حتما دعای خیر بسیاری پشت سر من برای این عمل خداپسندانه هست من با کمال خضوع آنها را تقدیم به سلامتی مادرم می کنم. انشالله هر چی دعای خیر بابت کارهای سلامت محور میکنم ذخیره عافیت و سلامتي مادرم گردد.

تکیلف جلسه ۳۲۷؛ خاطره نویسی ست

سلام
در سیصد و بیست و ششمین جلسه ی انجمن در مورد خاطره و خاطره نویسی صحبت شد. از همه ی اعضای محترم انجمن می خواهم از هم اکنون ۱۰ تا خاطره بنویسند و برای جلسه ی بعد با خودشون بیارند.... خاطره ی افرادی که اصول خاطره نویسی را رعایت کنند در وبلاگ انجمن منتشر خواهد شد.
✅ اعضای محترمی که در جلسه ی بعد امکان حضور ندارند می توانند پس از نوشتن خاطرات خود، یکی از بهترین آنها را انتخاب کنند و برای من جهت درج در وبلاگ انجمن ارسال نمایند.

یک خاطره از آقای ناصر حسین پور

در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۱ توفیق داشتم به سرزمین وحی مشرف شوم در یکی از روزها بعد از طواف کعبه به طبقه دوم مسجدالحرام رفتم و روبروی کعبه نشستم و از داخل کیفم دفتر یادداشت و شعرم را درآوردم و می خواستم حسم را در لحظه بنویسم. حس سبکی و پاکی داشتم ولی چیزی نتوانستم بنویسم و داشتم دفترم را ورق می زدم که رسیدم به صفحه ای که دقیقا برابر با سال گذشته همین موقع بود.دیدم نوشته بودم: خدایا از تو می خواهم تا سال دیگر این موقع من در مسجدالحرام باشم.

تا نوشته را خواندم تعجب کردم چون فراموش کردم که این دعا را نوشتم همان موقع بود که متوجه شدم دعایم مستجاب شد و سجده شکر بجای آوردم.

سیصد و بیست و ششمین نشست‌ انجمن های ادبی ناغان برگزار شد

به نام قلم💚✍️🏻

سیصد و بیست و ششمین نشست‌های ادبی کودک و نوجوان✨️

نشست امروز در کتابخانه و در ساعت ۱۶:۰۰ روزِ چهارشنبه‌ی تیرماه آغاز شد.
دوست خوبمان خانم "مهسا دارابی" در ابتدا چند آیه از سوره‌ی الرحمن خواندند.
مجری این جلسه‌ی پر فروغ خانم سحر رفیعی بودند که قبل از شروع متن بسیار زیبایی خواندند.
سپس دوستان، خانم "مهسا دارابی"،‌ "مهدیه خسروی" و "سحر رفیعی" چند خط از دیباچه‌ی گلستان سعدی را از حفظ خواندند.
موضوع امروز ما خاطره نویسی بود، که دوستان شروع به خواندن خاطره‌هایشان کردند.
در ابتدا ما در خدمت خانم "مهسا دارابی" بودیم و از خاطره‌ی ایشان لذت بردیم، سپس خانم "مهدیه خسروی" یک خاطره‌ی زیبای دیگر و خانم "زهرا بابازاده " هم به همین روال خاطره‌های زیبایشان را برای ما خواندند.
امروز ما دو مهمان ویژه هم داشتیم خانم "شقایق نامدار پور" و "آوینا ابراهیمی" که با حضورشان ما را خرسند کردند.
در این جلسه آقای ناصر حسین پور درباره‌ی خاطره نویسی توضیحاتی مانند نوشتن برای پیشرفت قلم و نویسندگی و تهیه‌ی دفتر خاطرات و ایده نویسی دادند و نکات ارزشمندی را بازگو کردند.
همگان خاطره‌های دلنشینی را که از انجمن و.... داشتند را عرض کردند و بسیار خوب و دل انگیز بود.
در ادامه ما در خدمت آقای شیروانی بودیم و ایشان هم درباره‌ی خاطره نویسی اطلاعاتی را با ما در میان گذاشتند و از ما خواستند هر شب اتفاقات روزانه‌ی مان را بنویسیم و ایشان برای برندگان مسابقه که دیباچه‌ی گلستان سعدی را خوانده بودند، کتاب گلستان را به عنوان هدیه‌ای آورد و تقدیم دوستان برگزیده کرد‌.


آقای ناصر حسین پور یک پیشنهاد عالی به اعضا دادند و گفتند که با کمک‌ و حمایت آقای "مهدی طهماسبی" خاطره‌های پدربزرگ و مادربزرگ‌هایمان را بنویسیم، تا در قالب کتاب چاپ بشود.
در آخر آوینا خانم دوست کوچکمان برای اولین بار خاطره‌ای خواندند و استعداد شگفت انگیزشان را به رخ ما کشیدند.
دوباره آقای "شیروانی" برایمان شعر‌های زیبا و یک شعر بختیاری خواندند و "مهدیه خسروی" یک شعر دیگر خواندند و جلسه‌ی ما با گرفتن عکس یادگاری با نقاشی شهدا و بازدید از نمایشگاه سیاه قلم خانم "معصومه سلیمیان" به اتمام رسید!💛🌞

#خاطره_خوب_انجمن👇🏻🌷
تمام روز‌های انجمن برای ما پر از شادی و پیشرفت و انرژی مثبت است که امیدوارم باغچه‌ی انجمن با حضور همه‌ی دوست داران شعر و ادب همیشه سبز سبز باشد🌱

گروه سرود مهرداوار ناغان

اجرای سرود «قوم لر» توسط گروه سرود مهرداوار ناغان به مناسبت روز ملی ادبیات کودک و نوجوان 👇🏻

https://www.aparat.com/v/42jIc

اسامی گروه سرود مهرداوار ناغان

۱) نوید علیمردانی

۲) صدرا یوسفی نیا

۳) محمّدرضا دارابی

۴) متین دارابی

۵) امیرعلی ابراهیمی

۶) ستایش رفیع زاده

۷) فاطیما رفیع زاده

۸) ساغر رفیعی

۹) آناهیتا زمانی

۱۰) یَسنا دارابی

۱۱) ستایش حسین پور

۱۲) ملینا یوسفی

۱۳) سارینا سلیمی

۱۴) نگین علیمردانی

۱۵) محدّثه شیروانی

مقاله؛ فرهنگ و ادبیات ناغان ،بختیاری

مقاله ی فرهنگ و ادبیات ناغان بختیاری به گرداوری و بازنویسی : سرکار خانم ناهید بهارلو

موضوع : ادبیات بومی شهر ناغان

فرهنگ شفاهی ایران زمین از فرهنگ های اقوام و گروه های اجتماعی آن تشکیل شده است این فرهنگ

غنی و ماندگار برای انسان از زادن تا مردن حرف دارد. ادبیات بومی هر منطقه غم ها، شادی ها، آرزوها

و آرمان های او را در بر میگیرد.

کارکرد و نقش شادیانه ها در افزایش بهره وری، تولید، امن ّیت روحی و روانی فرد و جامعه، ارتباط

اجتماعی و انتقال میراث فرهنگی در این حوزه ارزش و اعتبار علمی والایی دارد. دراین بین فرهنگ

مردم بختیاری زبان ایران در گستره ی جغرافیایی قابل توجهی که از زاگرس میانی برخاسته است مورد

توجه این نوشتار است. ترانه ها و نغمه های شاد،گاگریو ها یا غم نامه ها ،اشعار کار،اشعار حماسی، لالایی

و ... مواد اصلی این تحقیق را در محدوده ی شهر ناغان تشکیل می دهند.

در ادبیات گویشی بختیاری اشعار محلی زاییده ذوق و احساس زنان و مردان با قریحه است که شهر

ناغان هم از این موضوع مستثنی نیست .

ادبیات بختیاری به دو بخش ادبیات داستانی و ادبیات غیر داستانی تقسیم میشود .ادبیات داستانی ،شامل

داستان ها،قصه های کوتاه و بلند، َمتل ها و ادبیات غیرداستانی شامل ضرب المثل ها،چیستان ها ،لطیفه

های پر نغز محلی است .

اشعار شادیانه در شهر ناغان شامل آواز هایی است که زنان و مردان در مواقع شادی میخوانند .مانند بیت

های بلال،آهای گل ،داینی،بیت شیرین که بیشتر در مراسمات شادی از این اشعار استفاده میشود که جزو

ناب ترین آوازهای بختیاری می باشد و در تمام مناطق بختیاری نشین رواج دارد. مضمون اشعار بیشتر در

وصف عروس و داماد است و نام عروس و داماد و فامیل هایشان در متن اشعار گنجانده می شود که

این بستگی به مجری آواز دارد. اگر از فامیل های عروس باشد، علاوه بر نام عروس وداماد بیشتر از نام

فامیل های عروس یاد می کند و اگر مجری از فامیل های داماد باشد، بیشتر طرف فامیل های داماد را

می گیرد. ”آهای گلی“ شکل های مختلف با عنوان هایی نظیر ”آهای گل“ ، ”یارم ای گلی“ ، ”گلی گلی“ و

دیگر تفاوت دارد. آوازها کاملا ً بداهه هستند و توسط زنانی که به ”بیت خوان“ معروفند، اجرا می ”گلم ای گل“ دارد که همگی در ریتم شش هشتم مشترکند و تنها ملودی هایشان از منطقه ای به منطقه

شوند. تعداد این زنان خنیاگر در هر طایفه ای زیاد است و بنابراین در یک جشن عروسی به نوبت آواز

می خوانند. جمعیت حاضر نیز در پایان هر بند آوازی به صورت موسیقایی عبارت ”آهای گل“ را در پاسخ

به آواز تکخوان، می خوانند.

در زیر به چند نمونه شعر در این زمینه اشاره میکنم .

الف)شادیانه ها

وای پل بووندین پل بووندین های گل آهای گل

های چوکنارترکه فلوس های گل آهای گل

وای تا بیان رهد وابوون های گل آهای گل

وای شازده دوماد با عروس های گل آهای گل

وای پل بووندین پل بووندین های گل آهای گل

های چوکنارترکه انار های گل آهای گل

وای تا بیان رهد وابوون های گل آهای گل

وای شازده دوماد کد هوارهای گل آهای گل

های گلمی دی گل باو دلمی ای گل

دی بلالم دی بلال سوز تیه کالم دی بلال

دی بلالم دی بلال ، بل مو بنالم تو منال

سه چیه قیمتیه ، قدرش ندونیم دی بلال

شوو مه ،فصل بهار ، عهد جوونی دی بلال

بلال بلالم وای ، های بلال بلالم وای

بلال بلالم وای ، های بلال بلالم وای

چه خوشه اسب قزال ،زین برگ روسی، دی بلال

چه خوشه بازی کنیم با نوعروسی ،دی بلال

دی بلالم دی بلال، سوز تیه کالم دی بلال

دی بلالم دی بلال ، بل مو بنالم تو منال

برای ادامه مطلب به فایل ذیل مراجع فرمایید:

https://uploadkon.ir/uploads/683b10_23ادبیات-بومی-ناغان-1-.pdf

در جمع کوتوله ها

وقتی آقای "بلند"چشمان خود را باز کرد خود را در جزیره ای شگفت انگیز دید؛ آدمک هایی را دید که تا کنون ندیده بود قد آنها تا غوزک پای او بودند آن کوتوله ها رفتار عجیبی داشتند مثلا با آن که قد آن ها خیلی کوتاه بود اما بسیار بلند پرواز بودند و برای چیدن میوه های درخت نخل دستشان را از روی زمین بدون هیچ ابزار کمکی دراز میکردند اما با کمال تعجب دستشان بی خرما برنمی گشت.

در حال تکمیل....

نشر و بازتاب همایش روز ملی ادبیات کودک و نوجوان مهر داوار ناغان.

https://www.google.com/amp/s/khabarfarsi.com/ua/149566502

نشر و بازتاب همایش روز ملی ادبیات کودک و نوجوان مهر داوار ناغان.

https://sahebkhabar.ir/news/61182271/%D9%86%D8%AE%D8%B3%D8%AA%DB%8C%D9%86-%D9%87%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%87%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D8%BA%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1

نشر و بازتاب همایش روز ملی ادبیات کودک و نوجوان مهر داوار ناغان.

https://khabarfarsi.com/u/149554032

نشر و بازتاب همایش روز ملی ادبیات کودک و نوجوان مهر داوار ناغان.

همایش روز ملی ادبیات کودک و نوجوان مهر داوار ناغان در آیینه رسانه ها

https://www.yjc.ir/fa/news/8489171/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D8%B2%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%87%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D9%86%D9%88%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%87%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D8%BA%D8%A7%D9%86

ششمین دوره مسابقات انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان،‌ برگزیدگان خود را شناخت.

ششمین دوره مسابقات انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان که به مناسبت گرامیداشت روز ملی ادبیات کودکان و نوجوانان برگزار شد ، فرات برتر خود را شناخت. این مسابقه ویژه کودکان و نوجوانان بخش ناغان و در دو بخش شعر و داستان نویسی برگزار شد که پس از داوری در بخش شعر، ادب آموزان؛ ✅ زهرا بابازاده، غزل کمالی و مهسا دارابی به ترتیب نفرات اول تا سوم برگزیده شدند و همچنین ادب آموزان ✅مهدیه خسروی، هانیه احمدی،ملینا یوسفی،اسرا یوسفی و انیس دارابی شايسته تقدیر شدند.

در بخش داستان نویسی، ادب آموزان؛ ✅بهدیس برخورداری، نگار رحمانی و آرمیتا برخورداری به ترتیب نفرات اول تا سوم شدند و همچنین

✅ستایش رمضانی زاده،اسرا یوسفی،مهسا دارابی و زهرا بابازاده شايسته تقدیر شدند.

نخستین همایش«ادبیات کودکان و نوجوانان» توسط انجمن مهرداوار ناغان برگزار شد.

گزارش نخستین همایش ادبیات کودک و نوجوانان مهر داوار به قلم سحر رفیعی.

مصادف با عید سعید غدیر در ۱۴۰۲/۳/۱۷ نخستین همایش ملی ادبیات کودک و نوجوان در کتابخانه علامه دهخدا ناغان برگزار گردید.

مجری این همایش ، خانم تارا اسکندری بودند که حضار را به چند کلام الله از قرآن مجید ، توسط یکی از اعضاء دعوت نمودند.

در ادامه آقای ناصر حسین پور دبیر انجمن های ادبی ناغان خیر مقدم گفتند به آقایان : نادر مرادی بخشداری شهر ناغان ، گودرزی شهردار شهر ناغان ، شیروانی معاونت فرهنگی و هنری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری ، آقای دکتر مهدی طهماسبی رئیس اداره فرهنگی و هنری ادره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری. حسینی مدیر کل حراست اداره‌ فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری. محمد رضا حسن زاده رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کیار. باقری رئیس اداره نهاد کتابخانه های عمومی شهرستان کیار.

سپس آقایان نادر مرادی و دکتر طهماسبی سخنران این بخش از برنامه بودند.

با توجه به روز جهانی ادبیات کودک و نوجوان ، انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار بر این مبنا ، در قالب شعر ، داستان و... مسابقه ای را طراحی کردند و پذیرفتگان این بخش، به خواندن شعر و داستان های خود پرداختند و در آخر با اهدا جوایز نقدی و لوح سپاس از آنها تجلیل شد .

در ادامه ملینا یوسفی ، صبا رمضانی به ترتیب به شعر و حافظ خوانی پرداختند. همچنین رونمایی از پوستر چهارمین جشنواره استانی شعر داوار ناغان صورت گرفت و موسیقی زنده توسط استاد مسعود رفیع زاده و ارسلان نامدار پور اجرا شد و رونمایی از نمایشگاه تجسمی آثار نقاشی سرکار خانم معصومه سلیمیان که پایان بخش این همایش بودند.

گزارش نخستین همایش ادبیات کودکان و نوجوانان مهر داوار ناغان در سایت اداره‌ کل فرهنگ و ارشاد اسلامی

گزارش نخستین همایش ادبیات کودکان و نوجوانان مهر داوار ناغان در سایت اداره‌ ارشاد استان چهارمحال و بختیاری و ارشاد اسلامی منتشر شد که متن آن در زیر درج شده است.

به مناسبت روز ملّی ادبیات کودک و نوجوان

نخستین همایش«ادبیات کودکان و نوجوانان مهر داوار ناغان» برگزار شد.

محمدرضا حسن‌زاده رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کیار، گفت : نخستین همایش «ادبیات کودکان و نوجوانان مهر داوار ناغان» در روز شنبه 17 تیرماه سال 1402 در سالن کتابخانه‌ی عمومی علامه دهخدای ناغان به همّت «انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان» و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کیار و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری برگزار شد


به گزارش روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری ، این برنامه فرهنگی و هنری و علمی که به مناسبت روز ملّی ادبیات کودک و نوجوان (مقارن با سالروز درگذشت زنده‌یاد مهدی آذر یزدی نویسنده پر تلاش کودک و نوجوان 18 تیر 1388) با استقبال کم‌نظیر هنرمندان، شاعران، نویسندگان و کودکان و نوجوانان و عموم مردم برگزار شد، جمعی از مسئولان استانی، شهرستانی و محلی با حضور حجت‌الله شیروانی معاونت فرهنگی و رسانه‌ای، مهدی طهماسبی رئیس اداره فرهنگی، سید یدالله حسینی رئیس حراست و تعدای دیگر از کارشناسان اداره کل فرهنگ و ارشاد استان چهارمحال و بختیاری و همچنین آقایان محمدرضا حسن‌زاده رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کیار، باقری رئیس اداره نهاد کتابخانه‌های عمومی شهرستان کیار، نادر مرادی بخشدار ناغان، حمیدرضا گودرزی‌فر شهردار ناغان در این همایش حضور داشتند.
ناصر حسین‌پور دبیراجرایی «نخستین همایش ادبیات کودکان و نوجوانان داوار ناغان» نیز گفت: هدف از برگزاری این همایش، معرفی برگزیدگان ششمین دوره‌ی مسابقه‌ی شعر و داستان‌نویسی کودکان و نوجوانان، معرفی نویسندگان شهرستان کیار در حوزه‌ی کودک و نوجوان (از جمله کتاب فرهنگ و ادبیات کودکان بختیاری نوشته‌ی علی حسین‌پور و کوه و کوهیار تألیف زهرا بابازاده) و همچنین بررسی اهمیت و جایگاه ادبیات کودکان بوده است. آقای مهدی طهماسبی دانشجوی دکترای ادبیات و رئیس اداره فرهنگی اداره کل ارشاد استان چهارمحال و بختیاری، ضمن بررسی نقش و جایگاه ادبیات کودکان اظهار داشت: «به کودکان و جوانان می‌گویم اگر می‌خواهید نویسنده شوید، بنویسید تا نویسنده شوید». ایشان همچنین ضمن حمایت از انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان گفتند: «پدر بزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها گنجیه‌ای ارزشمند فرهنگی و ادبی هستند و ثبت خاطرات آن‌ها به ماندگاری این گنجینه کمک زیادی می‌نماید» و در ادامه قول دادند از آثار کودکان و نوجوانان با محوریت ثبت خاطره‌های بزرگسالان با چاپ آن حمایت خواهند نمود
در ادامه نادر مرادی بخشدار ناغان ضمن عرض خیر مقدم به شرکت کنندگان تأسیس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان در شهر ناغان را یک ضرورت دانستند
حجت الله شیروانی معاون فرهنگی و رسانه‌ای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی از دیگر سخنرانان این همایش گفت: این اداره با تصویب و اختصاص بودجه به چهارمین جشنواره استانی شعر داوار ناغان از انجمن ادبی و کودک و نوجوان مهر داوار ناغان حمایت نمودند
ناصر حسین پور دبیر اجرایی همایش و دبیر انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان از دیگر سخنرانان علمی این همایش بودند که به ضرورت توجه به استعدادهای ادبی کودکان و نوجوانان پرداختند و در بخشی از صحبت‌های خود اظهار داشتند «در صورت بی‌توجهی به استعدادهای ادبی کودکان و نوجوانان چراغ استعداد‌های آن‌ها خاموش می‌شود و یکی از راه‌های توجه به استعدادهای ادبی، برگزاری مسابقات ادبی برای کودکان و نوجوانان جهت شناسایی این استعدادها و سپس فراهم نمودن بستر برای رشد و شکوفایی آن است
از دیگر برنامه‌های این همایش، داستان و شعرخوانی نفرات برتر مسابقه ادبی همایش، اجرای گروه سرود مهر داوار ناغان (به مربیگری خانم مینا حقیقی) و اجرای موسیقی از سوی گروه موسیقی «اوآرونگ ناغان» ( عبده نبی رفیع‌زاده و ارسلان نامدار پور) بود.

در ادامه‌ی این همایش از پوستر «چهارمین جشنواره شعر داوار ناغان» رونمایی شد و از برگزیدگان مسابقه و عوامل اجرایی همایش با اهدای لوح سپاس تجلیل گردید.
در پایان این همایش «آموزشگاه هنرهای تجسمی ماهرخ» گشایش یافت و از نمایشگاه آثار سیاه قلم خانم معصومه سلیمیان، هنرمند ناغانی با حضور مسئولان و هنرمندان رونمایی شد
محمدرضا حسن‌زاده و مهدی طهماسبی از امید ظفریان مسئول کتابخانه عمومی علامه دهخدای ناغان به پاس مشارکت ایشان در برپایی این همایش تجلیل نمودند.
گفتنی است مجری مراسم این همایش را تارا اسکندری از اعضای انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان به عهده داشت.

۱۸ تیر ۱۴۰۲ ۱۳:۲۷

روابط عمومی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری

💙بسمه تعالی💙

روز دیگری را زیبا بسازیم🌱🌷

امروز ششمین مسابقه‌‌ به مناسبت روز ملی ادبیات کودک و نوجوان و عید سعید قدیر خم، در روز شنبه، تاریخ ۱۴۰۲/۴/۱۷ برای دوست داران شعر و ادب در کتابخانه علامه دهخدای ناغان برگذار شد.

در این نشست، استادانِ ارجمند جنابِ آقای هدایت دارابی، ناصر حسین پور، آقای ظفریان "رئیس کتابخانه" سر کار خانم سلیمی و دیگران دوستان.... مدیریت این نشست را به عهده گرفتند.

ساعت نه و نیم اساتید محترم از جمله رئیسِ بخشدار، مدیر کل کتابخانه‌های عمومی شهرستان، رئیس اداری فرهنگی ارشاد استان و دیگر افراد ... در این نشست حضور پیدا کردند و ما را سرافراز کردند، سپس جشن ما با قرآن خوانیِ کودک پر شور "نیکا کمالی" آغاز شد.

مجری این نشست خانم تارا اسکندی بودند که با اجرای زیبایشان، باعث افتخار ما شدند، بعد از خوانش و احترام به سرود ملی، ما در خدمت داستان نویسان برگزیده‌:

خانم‌ها "آرمیتا برخورداری" "بهدیس برخورداری" و "نگار رحمانی" بودیم.

بعد از اتمام داستان خانی، ما در خدمت شعر خوان‌های توانا و برگزیده:

خانم‌ها "زهرا بابازاده" "غزل کمالی" "مهسا دارابی" و "ملینا بوسفی" بودیم.

سپس اساتید محترم برای ما سخنرانی کردند و نکات خوب و مثبتی را با ما در میان گذاشتند.

ما برنامه‌های بسیار زیبا و شادی در ادامه داشتیم که جای تقدیر و تشکر داشتند.

دوستان کودک و نوجوان، با مدیریت خانم مینا حقیقیِ بزرگوار شعری برای ایران سرودند و بینندگان، با دست زدن آن‌ها را همراهی می‌کردند.

سپس خواننده‌‌های خوب شهرمان آقای ارسلان نامدار پور و مسعود رفیع زاده، ترانه‌هایی لبریز از احساسات و سرشار از امید خواندند و مادران و خانم‌های حاضر کل می‌زدند.

قسمت جذاب جشن امروز، مسابقه‌ی مشاعره بود که بعضی از افراد در آن شرکت کردند.

به پایان برنامه نزدیک‌تر شدیم، که جناب آقای ناصر حسین پور با سخنان گرم و شیرینشان محفل ما را افروزنده کردند و سپس از پوستر چهارمین جشنواره استانی مهرداوار رونمایی شد.

مسئولین محترم از تابلوی زیبا و شگفت انگیز خانم معصومه سلیمیان رونمایی کردند و در ادامه جناب آقای ناصر حسین پور از آقایان:

نادر مرادی بخشدار شهر ناغان، گودرزی شهردار شهر ناغان، شیروانی معاونت فرهنگی و هنری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری، آقای دکتر مهدی طهماسبی رئیس اداره‌ی فرهنگی و هنری ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری، جناب حسینی مدیر کل حراست اداره‌‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری، محمد رضا حسن زاده رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کیار، جناب باقری رئیس اداره نهاد کتابخانه‌های عمومی شهرستان کیار تشکر و قدردانی کردند.

در آخر به اهدای جوایز به دوستان پرداخته شد که با لوح تقدیری مملو از افتخار همراه بود.

از حضار گرانبها پذیرایی شد و افراد از نمایشگاه سیاه قلم خانم معصومه سلیمیان، دیدن کردند و جشن پر فروغ ما به اتمام رسید.🌸

شاکر خدای کریم هستیم و از فرهیختگان کمال تشکر را برای برگذاری چنین نشست‌های با ارزش و دلسوزانه‌ای داریم و از تلاش و کوشش‌های فراوانشان برای پیشرفت کودکان و نوجوانان سپاسگذاریم‌.😍🙏🏻🌱

روز به یاد ماندنی💕🌷

نخستین همایش«ادبیات کودکان و نوجوانان مهر داوار ناغان» برگزار شد.🌱

روز دیگری را زیبا بسازیم🌱🌷

امروز ششمین مسابقه‌‌ به مناسبت روز ملی ادبیات کودک و نوجوان و عید سعید قدیر خم، در روز شنبه، تاریخ ۱۴۰۲/۴/۱۷ برای دوست داران شعر و ادب در کتابخانه علامه دهخدای ناغان برگذار شد.

در این نشست، استادانِ ارجمند جنابِ آقای هدایت دارابی، ناصر حسین پور، آقای ظفریان "رئیس کتابخانه" سر کار خانم سلیمی و دیگران دوستان.... مدیریت این نشست را به عهده گرفتند.

ساعت نه و نیم اساتید محترم از جمله رئیسِ بخشدار، مدیر کل کتابخانه‌های عمومی شهرستان، رئیس اداری فرهنگی ارشاد استان و دیگر افراد ... در این نشست حضور پیدا کردند و ما را سرافراز کردند، سپس جشن ما با قرآن خوانیِ کودک پر شور "نیکا کمالی" آغاز شد.

مجری این نشست خانم تارا اسکندی بودند که با اجرای زیبایشان، باعث افتخار ما شدند، بعد از خوانش و احترام به سرود ملی، ما در خدمت داستان نویسان برگزیده‌:

خانم‌ها "آرمیتا برخورداری" "بهدیس برخورداری" و "نگار رحمانی" بودیم.

بعد از اتمام داستان خوانی، ما در خدمت شعر خوان‌های توانا و برگزیده:

خانم‌ها "زهرا بابازاده" "غزل کمالی" "مهسا دارابی" و "ملینا بوسفی" بودیم.

سپس اساتید محترم برای ما سخنرانی کردند و نکات خوب و مثبتی را با ما در میان گذاشتند.

ما برنامه‌های بسیار زیبا و شادی در ادامه داشتیم که جای تقدیر و تشکر داشتند.

دوستان کودک و نوجوان، با مدیریت خانم مینا حقیقیِ بزرگوار شعری برای ایران سرودند و بینندگان، با دست زدن آن‌ها را همراهی می‌کردند.

سپس خواننده‌‌های خوب شهرمان آقای ارسلان نامدار پور و مسعود رفیع زاده، ترانه‌هایی لبریز از احساسات و سرشار از امید خواندند و مادران و خانم‌های حاضر کل می‌زدند.

قسمت جذاب جشن امروز، مسابقه‌ی مشاعره بود که بعضی از افراد در آن شرکت کردند.

به پایان برنامه نزدیک‌تر شدیم، که جناب آقای ناصر حسین پور با سخنان گرم و شیرینشان محفل ما را افروزنده کردند و سپس از پوستر چهارمین جشنواره استانی مهرداوار رونمایی شد.

مسئولین محترم از تابلوی زیبا و شگفت انگیز خانم معصومه سلیمیان رونمایی کردند و در ادامه جناب آقای ناصر حسین پور از آقایان:

نادر مرادی بخشدار شهر ناغان، گودرزی شهردار شهر ناغان، شیروانی معاونت فرهنگی و هنری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری، آقای دکتر مهدی طهماسبی رئیس اداره‌ی فرهنگی و هنری ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری، جناب حسینی مدیر کل حراست اداره‌‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری، محمد رضا حسن زاده رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان کیار، جناب باقری رئیس اداره نهاد کتابخانه‌های عمومی شهرستان کیار تشکر و قدردانی کردند.

در آخر به اهدای جوایز به دوستان پرداخته شد که با لوح تقدیری مملو از افتخار همراه بود.

از حضار گرانبها پذیرایی شد و افراد از نمایشگاه سیاه قلم خانم معصومه سلیمیان، دیدن کردند و جشن پر فروغ ما به اتمام رسید.🌸

شاکر خدای کریم هستیم و از فرهیختگان کمال تشکر را برای برگذاری چنین نشست‌های با ارزش و دلسوزانه‌ای داریم و از تلاش و کوشش‌های فراوانشان برای پیشرفت کودکان و نوجوانان سپاسگذاریم‌.😍🙏🏻🌱

روز به یاد ماندنی💕🌷

پ

دعوتنامه نخستین همایش ادبیات کودکان و نوجوانان مهر داوار ناغان

🌿🍃🍀🍃🌿🍃🍀 دعوتنامه ☘🌿☘🌿☘🌿

جناب آقای .... / سر کار خانم.......
عضو محترم انجمن های ادبی ناغان
با سلام...

با تقدیم احترام، از شما دعوت به عمل می آید که در نخستین همایش ادبیات کودکان و نوجوانان مهر داوار ناغان شرکت فرمایید.
منتظر حضور سبزتان در این نشست فرهنگی هستیم.
⬅️ مکان: کتابخانه عمومی علامه دهخدای ناغان
⏰ زمان: شنبه ۱۷ تیرماه ۱۴۰۲، ساعت ۹:۳۰ صبح

سیصد و بیست و چهارمین نشست ادبی🌿🌷

بسم تعالی🌼

"برگزاری سیصد و بیست و چهارمین نشست انجمن ادبی مهر داوار"🌸🌱
در روز چهارشنبه، در کتابخانه علامه‌ی دهخدای ناغان ما در حضور دوست داران قلم بودیم.
امروز طبق برنامه، برای روز شنبه‌ی پیش رو تکرار و تمرین داشتیم.
در ابتدا تارا اسکندری مجری برنامه بودند و ما را با محبت نیکویشان همراهی کردند.
نیکا کمالیِ عزیز، با خوانش سوره‌ای از قرآن کریم محفل ما را پر طراوت کردند و برنامه‌ها اجرا شد.
ما در خدمت آقای خسرو سلیمی شاعر کتاب "سروش سخن" بودیم که ما را به سخنان پربارشان دعوت کردند و شعری با عنوان "پرچم عشق" از کتاب جدیدشان که در راستای چاپ قرار گرفت خواندند.
آقای اسحاق فتاحی و آقای تقی بابازاده دست اندر کار فیلم برداری بودند.
ما گروهِ عروسک گردانی هم داشتیم و دوستان شعرهایی را که تدارک دیدند خواندند.
آقای ناصر حسین پور، لوح‌های تقدیری را که از قبل مانده بود را برای افراد برگزیده آوردند.
و در‌ پایان عکس و فیلم گرفته شد🙏🏻✨️
💛به امید موفقیت در روزهای آتی💛

عکسی به یاد ماندنی🪻🌞

۱۴۰۲/۴/۱۴