هشدار؛ خطر در کمین خانواده،زنان و مادران آینده ایران با گسترش ورزش‌های رزمی دخترانه

در سال ۱۳۹۸ در برنامه عصر جدید از پدیده ای بنام دختران نینجا رونمایی شد که در این برنامه تعدادی دختر کم سن و سال به اجرای نمایش رزمی پرداختند و حائز مقام نیز شدند. پس این رونمایی نامبارک شاهد گرایش دختران کم سن و سال به ورزش های رزمی و گسترش آن در سراسر کشور حتی روستاها شدیم . بنده کاملا موافق ورزش دختران و بانوان و زنان و مادران هستم و آنان را تشویق به ورزش می‌نماییم ولی موافق ورزش رزمی برای دختران زیر ۲۰ سال نیستم و آن را منشأ آسيب به روح لطیف دختران کم سن و سال می‌دانم. دختری که هنوز باید با عروسک بازی کند شیوه های خشونت را در ورزش‌های رزمی یاد می‌گیرد و مایه تاسف است که از همین گروه کودک و نوجوان برای برنامه‌های نمایشی عمومی استفاده می‌شود ...

صحبت ها و نقدها زیاد است من هشدار میدهم با این رویه ما به دست خودمان باعث نابودی کانون خانواده هایمان خواهیم شد.

" ناصر حسین پور، کارشناس ارشد رفاه اجتماعی "

دکلمه ای زیبا در وصف سردار شهید زال یوسف پور ناغانی

متن از آقای ناصر حسین پور

خوانش: عسل رفیع زاده

زمان: خرداد ۱۴۰۱

مکان: ناغان یادواره شهدای ناغان

سلام ، سلام فرمانده ...سلام بزرگ مرد بختیاری، سلام بر تو ای مرد دلیر و نترس ناغانی، سلام بر تو ای، فرمانده ی گردان امام سجاد... سلام خط شکن جبه های نبرد حق علیه باطل... سلام بر تو ای فاتح گمنام خرمشهر....سلام سردار

سالهاست برای تو و به یاد تو و سایر همرزمان شهیدت یادواره می گیریم و هر بار مشتاقان تو از قبل بیشتر می شوند و من نیز مشتاق شدم راز این همه جاذبه را برای یک جوان که فقط ۲۲ بهار عمر جسمانی داشت جویا شوم....به گذشته های تو برگشتم و میخواستم به جایت زندگی کنم و بجایت بشنوم و بجایت ببینم و بجایت تصمیم بگیرم و حرف بزنم و اقدام کنم....

در مکتب تربیتی مادرت بودم و شنیدم که مرا گفت؛ با خدا باش، به خدا توکل واقعی داشته باش، شب نگران غذای صبحت نباش، پسرم چشمت به دنبال مال مردم نباشد که خدا رازق مهربان است.. پسرم تا می توانی مانند برادرت نجف یاریگر مردم فقیر باش....

بعد بجایت دیدم مردم فقیری که نیازمند کمک بودند، رنج ها و درد های مردم را بجایت دیدم و حس کردم و کمک حال مردم بودم....

از ۱۰ سالگی درد از دست دادن پدرت را با تمام وجود حس نمودم و آرزویمان این بود هیچ فرزندی طعم یتیمی را نچشد....

پس از آن مادرمان؛ ۳ نقش را به عهده گرفت، او مادر، پدر و معلم مان بود...

مانند مادری دلسوز ما بود و پدری که نان آور ما بود و معلمی که درس زندگی و شجاعت را به ما آموخت... و در همه حال می گفت : هر عملی بدون امضای رضایت خداوند، کامل نیست... ما در مکتب شما قرآن را در زندگی بکار بستیم.

عجیب است مادرمان؛ با آن که سواد خواندن و نوشتن نداشت اما سواد و هنر زندگی کردن را داشت و به ما آنها را آموخت.

قبل از انقلاب سواد سیاسی و اجتماعی او می گفت؛ ظلم و استبداد شاهنشاهی پایدار نیست و ما را برای دفاع از مظلوم هدایت می کرد و بعد از انقلاب می گفت رهبر را تنها نگذارید و پشت سر رهبر حرکت کنید و از سران فتنه می گفت .

می گفت: پسرم این فتنه گرها را بشناسید ، این ها نان حلال خور نبودند و به دنبال پایمال کردن خون شهدا هست و می خواهند با تضعیف رهبر به اسلام و ایران خیانت کنند.

شندیم که قبل از رفتن به جبهه خودرو ژیانت را فروختی تا پول آن را با دستان خود، به طلبکاران بدهی که قبل از شهادت بدهکار کسی نباشی.

در جبهه بجایت ترکش خوردم و مرا به بیمارستانی در تهران برای مداوا آوردند اما این گفته را تکرار می کردی ؛ خرمشهر باید آزاد شود... درمان را ناتمام گذاشتی و از بیمارستان فرار کردی به سمت جبهه شتافتی....

راستی سردار یک روز بعد از شهادتت خرمشهر آزاد شد

ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته

خون یارانت پر ثمر گشته

نویسنده: ناصر حسین‌پور دبیر انجمن شعر و ادب عباس ارشاد ناغان

این متن را خانم عسل رفیع زاده عضو انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان، در یادواره شهدای ناغان و شهید زال یوسف پور در خرداد ماه ۱۴۰۲ اجرا نمودند و مورد استقبال حضار قرار گرفت.

برای دریافت فایل روی سطر زیر اشاره نمایید:◀️◀️◀️◀️◀️

دکلمه ای زیبا در وصف شهید زال یوسف پور ناغانی با صدای عسل رفیع زاده

💚شعری زیبا از فاضل نظری💚

«#زیر_چتر_شعر ☔️»

توان گفتن آن راز جاودانی نیست
تصوّری هم از آن باغ ِ ارغوانی نیست!

پر از هراس و امیدم ، که هیچ حادثه‌ای
شبیه آمدن عشق ناگهانی نیست

ز دست عشق به‌ جز خیر، برنمی‌آید
وگرنه پاسخ دشنام مهربانی نیست

درختها به من آموختند فاصله‌ای
میان عشق زمینی و آسمانی نیست

به روی آینه پرغبار من بنویس
بدون عشق جهان جای زندگانی نیست

#فاضل_نظری

نقش انجمن شعر و ادب عباس ارشاد و مهر داوار در دومين جشنواره استانی  انگور ناغان

در مجموع چهار جلسه ی هماهنگی برای برگزاری دومین جشنواره استانی ۱۴۰۳ در شهر ناغان برگزار شد که در همه ی آن‌ها اعضای انجمن های عباس ارشاد و مهر داوار ناغان حضور داشتند و در تصمیم گیری و تصمیم سازی برنامه‌های جشنواره استانی انگور ناغان بسیار مؤثر بودند از جمله:

۱- انتخاب مجریان جشنواره "کرامت شمشیری(به پیشنهاد فاطمه سلیمی ناغانی) و تارا اسکندری (به پیشنهاد ارسلان نامدارپور و تایید اعضایانجمن).

۲- پیشنهاد طراح پوستر و طراح تیزر، عکاس و فیلم برداری .

۳- انتخاب متن شکرگذاری (متن از ناهید بهارلو، خوانش توسط فاطیما رفیع زاده)و شعر خوانی(ناهید بهارلو) و شاهنامه خوان(رمضان حسین پور) برنامه.

۴- شعرخوانی مجری از شاعران انجمن.

۵- راه اندازی غرفه‌ی کتاب، نویسندگان ناغان.

۶- هماهنگی سیستم صوتی (سجاد کیان پور).

۷- بنر با نماد چوقا و انگور و..‌ در جلوی صحنه.

۸- بارگذاری کليپ جشنواره در آپارات.

۹- مشارکت در پذیرایی خانم فاطمه‌ سلیمی و مرضیه سلیمی.

۱۰- برگزاری نمایشگاه آثار و ادوات کشاورزی، باغداری و کتیرا زنی توسط هدایت الله دارابی.

۱۱- حضور در محل جشنواره قبل از چیدمان ، حین برگزاری و پایان آن برای ایجاد حس دلگرمی به کارکنان شهرداری و عوامل اجرایی.

گاهی می‌گویم

گاهی می‌گویم کاش مبتلا به شعر نشده بودم و مانند بقیه مردم زندگی معمولی داشتم و گاهی می گویم کاش مجمع برای شاعران تشکیل نمی‌دادم و ای کاش از دام اعتیاد به شعر و انجمن رهایی می‌یافتم.کاش حداقل کسی می‌دانست. اما نه توان بهبود یافتن از شعر دارم نه توان مقاومت در برابر دور ماندن از مجمع های ادبی.

آخرین جلسه انجمن در واپسین روزهای تابستان برگزار گردید.

در آخرین روز از شهریور ماه ، چهارصد و چهارمین جلسه انجمن کودک و نوجوان مهرداوار و عباس ارشاد ناغان در روز چهارشنبه ۱۴۰۳/۶/۲۸برگزار شد.

اعضای حاضر در جلسه

آقایان: علی محمد شیروانی ، ناصر حسین پور ، سیاوش فتاحی ، رمضان حسین پور ، ارسلان نامدار پور ، امیر ابراهیمی ، حسین ابراهیمی

خانم ها : ناهید بهارلو ، دکتر رمضانی، سحر رفیعی

نوجوانان و کودکان : هانیه احمدی ، غزل کمالی _ بهار احمدی ، نیکا کمالی ، میکائیل رفیعی

در ابتدا قسمتی از کتاب داستان ؛ قصه های خوب برای بچه های خوب به نویسندگی آذر یزدی در بین اعضای حاضر انجمن نقل و بعد از اتمام آن توسط دیگر اعضا نتیجه گیری شده . در این میان خانم رمضانی دیدگاه و نظر خود را در باب چند تن از نویسندگان و کتاب های قدیمی بازگو کردند و به معرفی دو کتاب « شب های تهران و خانه ادریسی ها ». پرداختند.

در بخش دوم ،انجمن پذیرایی هنرنمایی آقای امیر ابراهیمی با مربیگری آقای ارسلان نامدار پور بودند ، ایشان با نواختن چند قطعه با تار و در اخر با همراهی و هم خوانی اقای رمضان حسین پور مسرت بخش ساعات پایانی جلسه بودند .

* شعری از ناصر فیض*




🧂نمکدان🧂

باید که شیوه‌ی سخنم را عوض کنم

شد، شد، اگر نشد، دهنم را عوض کنم

گاهی برای خواندن یک شعر لازم است

روزی سه بار انجمنم را عوض کنم

از هر سه انجمن که در آن شعر خوانده‌ام

آنگه مسیر آمدنم را عوض کنم

در راه اگر به خانه‌ی یک دوست سر زدم

این‌بار شکل در زدنم را عوض کنم

وقتی چمن رسیده به اینجای شعر من

وقت است قیچی چمنم را عوض کنم

باید پس از شکستن یک شاخ دیگرش

جای دو شاخ کرگدنم را عوض کنم

وقتی چراغ مه شکنم را شکسته‌اند

باید چراغ مه‌شکنم را عوض کنم

عمری به راه نوبت ماشین نشسته‌ام

امروز می‌روم لگنم را عوض کنم

با من برادران زنم خوب نیستند

باید برادران زنم را عوض کنم

دارد قطار عمر کجا می‌برد مرا؟

یارب! عنایتی! ترنم را عوض کنم

ور نه ز هول مرگ زمانی هزار بار

مجبور می‌شوم کفنم را عوض کنم

دستی به جام باده و دستی به زلف یار

پس من چگونه پیرهنم را عوض کنم؟

#ناصر_فیض

  از چهارمین نشست هماهنگی جشنواره استانی انگور ناغان چه خبر؟

در روز سه شنبه ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۳ جلسه ی هم اندیشی و برنامه ریزی برگزاری جشنواره استانی انگور ناغان در شهرداری ناغان با حضور حمید گودرزی فرد شهردار ناغان، علی محمد شیروانی، هدایت الله دارابی، ناصر حسین پور دبیر انجمن های ادبی،ارسلان نامدارپور، محمود نامدار پور، علی دارابی (شورا ) ، ابراهیم رئیسی، غلام فتاحی، جمشید امینی، ابراهیمی، مسعود احمدی خانم ها؛ فاطمه سلیمی ناغانی، فریدونی، سلیمیان ، فرجی، سحر شیروانی و محبوبی تعدادی از همشهریان محترم ناغان ساعت ۱۶:۳۰در شهرداری ناغان برگزار شد.

در این جلسه تقسیم کار و برنامه زمان‌بندی روز آیین پایانی جشنواره انگور ناغان مشخص شد.

در ادامه‌ اعضای جلسه به دعوت آفای جارلله برخورداری از بوم گردی زیبای او بازدید کردند و مورد پذیرایی قرار گرفتند.

  از چهارمین نشست هماهنگی جشنواره استانی انگور ناغان چه خبر؟

در روز سه شنبه ۲۷ شهریورماه ۱۴۰۳ جلسه ی هم اندیشی و برنامه ریزی برگزاری جشنواره استانی انگور ناغان در شهرداری ناغان با حضور حمید گودرزی فرد شهردار ناغان، هدایت الله دارابی، ناصر حسین پور دبیر انجمن های ادبی،ارسلان نامدارپور، محمود نامدار پور، علی دارابی (شورا ) ، ابراهیم رئیسی، غلام فتاحی، جمشید امینی، ابراهیمی، مسعود احمدی خانم ها؛ فاطمه سلیمی ناغانی، فریدونی، سلیمیان ، فرجی، سحر شیروانی و محبوبی تعدادی از همشهریان محترم ناغان ساعت ۱۶:۳۰در شهرداری ناغان برگزار شد.

در این جلسه تقسیم کار و برنامه زمان‌بندی روز آیین پایانی جشنواره انگور ناغان مشخص شد.

در ادامه‌ اعضای جلسه به دعوت آفای جارلله برخورداری از بوم گردی زیبای او بازدید کردند و مورد پذیرایی قرار گرفتند.

از  سومین نشست هماهنگی جشنواره استانی انگور ناغان چه خبر؟

در روز یک شنبه ۲۵شهریورماه ۱۴۰۳ جلسه ی هم اندیشی و برنامه ریزی برگزاری جشنواره استانی انگور ناغان در بخشداری ناغان با حضور آقایان نادر مرادی بخشدار محترم ناغان، حمید گودرزی فرد شهردار ناغان، هدایت الله دارابی، ناصر حسین پور دبیر انجمن های ادبی،ارسلان نامدارپور، رضا شیروانی، محمود نامدار پور، علی دارابی (شورا ) ، ابراهیم رئیسی،احسان نامدارپور، مسعود احمدی خانم ها؛ فاطمه سلیمی ناغانی، شیروانی، فریدونی، سلیمیان ، فرجی، سحر شیروانی و تعدادی از همشهریان محترم ناغان ساعت ۱۴ در شهرداری ناغان برگزار شد.

در این جلسه تقسیم کار و برنامه زمان‌بندی روز آیین پایانی جشنواره انگور ناغان مشخص شد.

از  دومین نشست هماهنگی جشنواره استانی انگور ناغان چه خبر؟

در روز شنبه ۲۴ شهریورماه ۱۴۰۳ جلسه ی هم اندیشی و برنامه ریزی برگزاری جشنواره استانی انگور ناغان در بخشداری ناغان با حضور آقایان نادر مرادی بخشدار محترم ناغان، اسماعیلی رئیس جهاد کشاورزی شهرستان کیار، رضایی کارشناس کشاورزی ناغان، حمید گودرزی فرد شهردار ناغان، هدایت الله دارابی، ناصر حسین پور دبیر انجمن های ادبی، محسنی، غلام فتاحی ، کیومرث زمانی، ارسلان نامدارپور، مسعود رفیع زاده، رضا شیروانی، محمود نامدار پور، علی دارابی (شورا ) ، اسحاق فتاحی، عبدالمجید هاشمی، جارلله برخورداری خانم ها؛ فاطمه سلیمی ناغانی، رفیع زاده، فریدونی، سلیمیان ، فرجی، سحر شیروانی، آرزو رحیمی و تعدادی از همشهریان محترم ناغان برگزار شد.

در این جلسه مقرر شد جهاد کشاورزی شهرستان کیار مبلغ ۷۰ میلیون تومان کمک جشنواره انگور ناغان نمایند و کاری به چنش برنامه نداشته باشند به همین دلیل مصوبه جلسه ی قبل مبنی بر واگذاری به پیمانکاری اجرای جشنواره لغو شد.

اعضای زیر به عنوان کارگروه جشنواره استانی انگور ناغان انتخاب شدند؛

نادر مراد بخشدار، علی دارابی دبیر اجرایی جشنواره انگور، حمید گودرزی فرد شهردار ناغان، ‌محمود نامدارپور، ابراهیم رئیسی، ناصر حسین‌پور، زیبا فریدونی، فاطمه سلیمی ، معصومه سلیمیان، ارسلان نامدارپور،‌غلام فتاحی ناغانی و...

مقرر شد کارگروه جشنواره استانی انگور ناغان کمیته ها را تشکیل و تصمیمات کلی جشنواره را به دبیر جشنواره ارائه دهد.

برخی در این جلسه قول کمک مالی دادند مانند ؛ غلام فتاحی ناغانی ۵ میلیون تومان، نصیری....، راستی، جارلله برخورداری، علی دارابی، ابراهیمی

و تعدادی دیگر که حضور ذهن نداشتم نام آن ها را ببرم.

از  نخستین نشست هماهنگی جشنواره استانی انگور ناغان چه خبر؟

در روز سه شنبه ۲۰ شهریورماه ۱۴۰۳ جلسه ی هم اندیشی و برنامه ریزی برگزاری جشنواره استانی انگور ناغان در بخشداری ناغان با حضور آقایان نادر مرادی بخشدار محترم ناغان، اسماعیلی رئیس جهاد کشاورزی شهرستان کیار، رضایی کارشناس کشاورزی ناغان، حمید گودرزی فرد شهردار ناغان، هدایت الله دارابی، ناصر حسین پور دبیر انجمن های ادبی، محسنی، غلام فتاحی ، کیومرث زمانی، ارسلان نامدارپور، مسعود رفیع زاده، علی دارابی (شورا ) و تعدادی از همشهریان محترم ناغان برگزار شد.

در این جلسه مقرر شد آقای ناصر حسين پور دبیر انجمن های ادبی ناغان جهت شعرخوانی و شاهنامه خوانی تعدادی از اعضای انجمن را معرفی کند.

همچنین مقرر شد که جهاد کشاورزی اجرا صدا و خوانندگان واگذار کند.

آقای محسنی فروشنده لوازم و ادوات کشاورزی تقبل نمود ۲۰۰ میلیون تومان جایزه به کشاورزان و شرکت کنندگان جشنواره بدهد.

شعر عاشقانه برای پروفایل

شعر عاشقانه برای پروفایل از ناصر حسين پور

شعر از ناصر حسين پور دبیر انجمن های ادبی ناغان

مشارکت انجمن شعر و ادب عباس ارشاد ناغان در جشنواره انگور ناغان

دومین جشنواره انگور ناغان در شهریورماه ۱۳۹۶ برگزار شد که انجمن شعر و ادب عباس ارشاد در مراحل مختلف جشنواره‌ با عوامل برگزاری آن همکاری داشتند از جمله شرکت در جلسات هماهنگی، حمایت فکری، نیروهای اجرایی در چننش صندلی، شعر خوانی، برپایی نمایشگاه کتاب

در برپایی جشنواره انگور ۱۴۰۳ نیز انجمن شعر و ادب عباس ارشاد مشارکت دارد که گزارش آن بعدا انعکاس داده می شود.

‌باسلام.

دعوت نامه

به اطلاع می‌رساند:

روز شنبه ۲۴شهریور ماه راس ساعت ۱۱

جلسه هماهنگی و برنامه ریزی جشنواره ی‌‌استانی انگور در محل بخشداری ناغان تشکیل می شود از عموم علاقمندان،،هنرمندان‌‌ ، جوانان ،کشاورزان دعوت می شود در این جلسه حضور بهم رسانید.

ستاد برگزاری جشنواره انگور شهرناغان

🆔 @NaghanNews

حضور اعضای قدیمی در انجمن روز چهارشنبه، بعد از چندین وقت.

چهارصد و سومین جلسه‌ی انجمن کودک و نوجوان مهرداوار و عباس ارشاد ناغان برگزار شد. زمان: چهارشنبه <<۱۴۰۳/۶/۲۱>> ساعت ۱۶:۳۰ مکان: کتابخانه‌ی علامه دهخدای ناغان مجری و مدیریت: زهرا بابازاده حضار گرامی: آقایان:ناصر حسین پور، هدایت الله دارابی، ارسلان نامدار پور، محمد علی شیروانی، تقی بابازاده خانم‌ها: مینا حقیقی، فاطمه سلیمی، لیلا برخورداری، زهرا بابازاده، سحر رفیعی، فیروزه علیزاده، تارا اسکندری، خانم رمضانی کودکان و نوجوانان: آنیتا و ستیا شیروانی، آوا نامدار پور، آتنا هاتم پور، بهدیس برخورداری، میکائیل رفیعی، نگار رحمانی مهمانان امروز که با حضورشان ما را غافلگیر کردند:علی محمد شیروانی، سحر رفیعی، تارا اسکندری، فیروزه علیزاده، ارسلان نامدار پور و... فعالیت‌هایی که انجام شد: ۱:خوانش شعرهای زیبا. ۲:خواندن داستان‌هایی که به عنوان تکلیف داده شده بود. ۳:پخش شدن ترانه‌ای از خانم حقیقی که بسیار دلنشین بود. ۴:پخش شدن موسیقی‌ای با عنوان شعری از قیصر امین پور توسط آقای ناصر حسین پور. ۵:آقای ارسلان نامدار پور ترانه خواندند. ۶:همفکری درباره برگزاری جشنواره‌ی انگور شهر ناغان. ۷:معرفی کتابی از نادر ابراهیمی توسط خانم رمضانی ۸:آقای علی محمد شیروانی برایمان خاطره گفتند. نکاتی که یاد گرفتیم: ۱:برای پیشرفت قلممان از شعرهای قیصر امین پور استفاده کنیم. ۲:خاطره نویسی کنیم. ۳:مطالعه کنیم. پیشنهاداتی برای برگزاری جلسه‌ها: تصمیم گرفته‌ایم که جلسات را تقسیم بندی کنیم. بزرگسالان و کودکان را به صورت جداگانه به انجمن دعوت کنیم، با اینکار می‌توانیم اشتیاق بچه‌ها را بیشتر کنیم و اینگونه حوصله‌شان سر نمی‌رود. عکس یادگاری نیز توسط آقای "تقی بابازاده" گرفته شد.

دانلود ويژه نامه چهاردهمین جشنواره منطقه‌ای شعر تمداربیت اردل

برای بارگیری(دانلود) ويژه نامه چهاردهمین جشنواره منطقه‌ای شعر تمداربیت اردل به اینجا(کلیک) اشاره نمایید.

دانلود ويژه نامه چهاردهمین جشنواره منطقه‌ای شعر تمداربیت اردل

دانلود ويژه نامه چهاردهمین جشنواره منطقه‌ای شعر تمداربیت اردل

پیشنهاد می‌شود که در این جلسه:

سلام بچه‌های خلاق
با هر ۳ کلمه ی زیر یک شعر یا دلنوشته بنویسید..
۱- مهر، مدرسه، هم‌کلاسی
۲- صبح،باد ،دوست
۳- نور، صدا، حرکت

همچنین ادامه‌ی داستان زیر را تکمیل کنید:
سوسن منتظر ماند تا با مادرش برای خرید کیف و کفش مدرسه به بازار برود در حال رویاپردازی بود که...

حضور در یکی دیگر از نشست‌های ادبی

درود

عضو محترم انجمن‌های ادبی ناغان

منتظر حضور سبز شما در جلسه‌ی انجمن های ادبی شهر ناغان در روز چهارشنبه ۱۴۰۳/۶/۲۱ ساعت 16:30 در کتابخانه عمومی علامه دهخدای ناغان هستیم.

خاطره نویسی یکی از اعضای انجمن داوار راجع به جشنواره تمداربیت

به نام ایزد دانا نام موضوع:از داوار ناغان تا تمدار اردل روز سه شنبه بود و من با اشتیاق فراوان برای رفتن به انجمن آماده شدم . با خودم میگفتم به انجمن بروم یا نه، اما همان لحظه بود که تاکسی آمد و من به سمت کتابخانه به راه افتادم. بعد از شعر خوانی اعضای انجمن آقای حسین پور به جشنواره تمدار بیتی که قرار بود روز پنجشنبه برگزار شود اشاره کردند، و از ما درخواست کردند تا برای جشنواره برویم و به عنوان میهمان در آنجا حضور داشته باشیم . روز پنجشنبه رسید و من هنوز نمیدانستم که جشنواره کجاست و باید با چه کسی بروم؛ تا اینکه یکی از اعضای انجمن(یکی از دوستان) با من تماس گرفتند و گفتند می‌توانند من را ببرند. حدودا ربع ساعت در راه بودیم تا به سالن مهرگان رسیدیم .وارد سالن شدیم و من با شور و هیجان آماده بودم تا برنامه شروع شود.به ما گفته بودند شروع برنامه ساعت سه است اما برنامه ساعت چهار شروع شد و این باعث آزردگی من شده بود. در ابتدای برنامه آهنگ های زیبایی پخش شد و بعد مجری به روی صحنه آمد و برنامه را شروع کردند . بعد از ترانه ها، شاعران هنرمندی به روی سن دعوت شدندو شعر های بختیاری زیبایی خواندند . راستش این قسمت برنامه من را آزار میداد و باعث بی حوصلگی من شده بود . سالن جشنواره خیلی شلوغ شده بود اما همان لحظه متوجه شدم تا به حال جشنواره های زیادی در شهر ما ناغان برگزار شد و وقتی این ها را با یکدیگر مقایسه کردم متوجه تغییری بزرگ شدم ؛فهمیدم شور و هیجانی که در جشنواره های ما بود در آنجا وجود نداشت و از دیدگاه من برنامه سرد و بی روح به نظر می‌رسید . و به خاطر این جمله ای که نوشتم از جناب آقای فیض الله طاهری عذر خواهی میکنم اما این نظر من است . بعد از دو ساعت تعداد بیشتری از افرادی که در سالن بودند رفتند اما دلیلش را نمیدانم و ماهم حدوداً ساعت شش بود که از سالن خارج شدیم . در طول راه فهمیدم جشنواره خوبی هایی هم داشت مثلا تابلوی تمدار بیتی که آماده کرده بودند و نمای سالن به دلم نشست . و من در هنگام اجرای برخی از عزیزان شاعر متوجه شدم که چه افراد هنرمندی در این دنیا وجود دارد و من واقعاً در حین اجرای آنها متعجب شدم و به نظرم این افرادباید مورد تحسین فراوان قرار بگیرند . پیشنهاد من : جشنواره ها با شور و هیجان برگزار شوند نوجوانان و جوانان را به روی سن دعوت کنند تا این کمکی باشد برای پیشرفت آنها. در پایان صحبت هایم میخواهم بگویم من به عنوان یک نویسنده از شما میخواهم ما نوجوانان را در این حرفه همراهی کنید تا بتوانیم به جایی برسیم .

.ارادت مند شما بهدیس برخورداری عضو انجمن ادبی کودک و نوجوان مهر داوار ناغان. تاریخ:1403/6/17

یه عنوان مهمان جشنواره شعر تمداربیت شهرستان اردل پیشنهاد می‌کنم که:

حدود یک هفته اشتیاق رفتن به چهاردهمین جشنواره‌ی تمدار بیت اردل در من تنیده بود.
روز سه شنبه که در جلسه‌ی انجمن حضور یافتم، آقای ناصر حسین پور از ما خواستند تا در این جشنواره شرکت کنیم.
روز پنج شنبه شد و ساعت دو و نیم من با ذوقی فراوان، لباس‌هایم را پوشیدم و از خانه بیرون زدم و به همراه پدرم و دو نفر از اعضای دیگر‌ انجمن راهی شهرستان اردل شدیم.
در خود نمی‌گنجیدم آنقدر که خوشحال بودم، خنده‌ای عمیق روی لب‌هایم نمایان بود و من را شاداب‌تر می‌کرد، با خودم می‌گفتم چقدر خوب است زیرا من قرار است شاعران، هنرمندان و اساتید محبوب کشورم را از نزدیک و در دقایقی ارزشمند ملاقات کنم.
این را هم بگویم که در طول راه عکس‌های زیادی گرفتم و آنها را در فضای مجازی انتشار کردم و زیر یکی از آنها نوشتم:
(پیش به سوی علما)
درست همین جمله بود.
خوشحال بودم از اینکه چه انسان‌های خوبی هنوز وجود دارند تا باعث پیشرفت علاقه‌مندان شوند.
(همچون آقای فیض الله طاهری)
بعد از ربع ساعت به مقصد رسیدیم و وارد سالن بزرگی شدیم.
تقریبا نصف سالن پر شده بود.
همه چشم‌هایشان خیره به تابلوی تمدار بیت بود و مشتاق‌تر شده بودند که قرار است چه شود.
روی صندلی نشستیم، در ابتدا موسیقی‌های زیبایی پخش شد و من دوست داشتم.
در همان حالت چشم انتظار شروع برنامه‌ها بودم.
توی‌ گزارش گفته بودند که ساعت سه برنامه‌ها آغاز می‌شوند اما ما تا ساعت چهار و نیم منتظر ماندیم و این باعث رنجش من شده بود.
برنامه‌ها شروع شد، ابتدا خوب بود و من هر بار با طی کردن برنامه‌ها چشم‌هایم درشت‌تر میشد.
از آنجایی که ساز بختیاری هم جز برنامه‌ها بود بسیار مورد پسند من واقع شده بود.
اعضا شعرهای بسیار زیبایی هم خواندند و جای تحسین فراوان داشت.
کم کم داشت حوصله‌ام سر می‌رفت
ناراحت بودم از اینکه تمام روال جشنواره فقط خوانش شعرهای بختیاری بود و تند تند ساعت را نگاه می‌کردم تا بگذرد.
وقتی به وسط‌های برنامه‌‌ رسیدیم پشت سرم را نگاه کردم و تقریبا نصف سالن خالی شده بود.
داشتم فکر می‌کردم که چه اتفاقی افتاده است.
بالاخره بعد از خستگی فراوان ساعت شش از سالن خارج شدیم تا به خانه برگردیم.
توی مسیر از‌ پدرم پرسیدم جه اتفاقی افتاد؟
او به من گفت:
شاعرانی که از‌ راه دور‌ آمدند ناراحت شدند که نتوانستند شعر بخوانند و جشنواره را ترک کردند.
من در کمال تعجب سرم را پایین انداختم و در فکر فرو رفتم.
چرا ما انسان‌ها اینگونه شده‌ایم...؟
حالا که این همه هزینه شد تا این جشنواره برگزار شود!
به خوبی پیش رفت؟
آیا همه راضی بودند؟
حال برگزارکنندگان خوب است؟
و...
راستش این ماجرا را نوشتم تا بگویم من به عنوان یک جوان ایرانی
یا به عنوان یک علاقه‌مند به هنر‌های ادبی
یا هر چیز دیگر
پیشنهاداتی دارم تا به گوش‌ مسئولین محترم چنین جشنواره‌هایی نیز برسد.
از‌ آقای فیض الله طاهری نیز می‌خواهم من را بابت این حرف‌هایم ببخشند.
پیشنهادات من:
۱:سعی کنیم ساعت جشنواره‌ها طوری قرار دهیم که همه بتوانند حضور پیدا کنند..
۲:باعث پیشرفت جوانان شویم.
۳:سعی کنیم هر کسی که نیاز به دیده شدن دارد را حمایت کنیم.
۴:شعرهای فارسی هم جز برنامه ها قرار دهیم.
۵:حضار استعدادهای دیگری‌ به علاوه شعر خوانی دارند سعی کنیم از‌ آن استعدادها هم بیشتر رونمایی کنیم مثل نقاشی آثار هنری و ...
۶:به کسانی که باعث افتخار هستند توی جشنواره ها لوح تقدیر بدهیم.
۷:برنامه‌ها را متفاوت تر برگزار کنیم.
۸:جشنواره‌ها را توی فصل‌ پاییز برگزار کنیم.

با تشکر...

عضو‌ انجمن مهرداوار شهر ناغان: زهرا بابازاده

در آخر می‌خواهم به عنوان یک نویسنده بگویم:
من یک نویسنده هستم و به این حرفه علاقه خاصی دارم
هر روز بابت رسیدن به آرزویم در این زمینه تلاش می‌کنم
از شما مسئولین می‌خواهم که کمی به پیشرفت بنده کمک کنید و باعث دیده شدن و شناخته شدن متن‌های من بشوید.

چهاردهمین جشنواره شعر تمداربیت اردل از دریچه‌ی نگاه آقای ناصر حسين پور دبیر انجمن های ادبی ناغان 

با تلاش‌های استاد فیض‌الله طاهری اردلی و قاسم همتی و دیگر عوامل اجرایی بلاخره جشنواره شعر تمداربیت اردل از ایستگاه چهاردهم عبور نمود و به پایان رسید؛ شایسته است از همه‌ی عوامل برنامه‌ ریز و عوامل اجرایی این برنامه‌ی فرهنگی سترگ بویژه استاد فیض‌الله طاهری اردلی سپاسگزاری نمایم. بجاست تا گرد غبار فراموشی از این رویداد مهم بر ذهن فراموشکار من ننشست از دریچه‌ی نگاه خود مهم‌ترین نکاتی که دریافتم را بنگارم.

نکات مثبت چهاردهمین جشنواره منطقه‌ای شعر تمداربیت اردل از دیدگاه من عبارتند از:

۱- همکاری و همیاری بین اداره‌ فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری و بین اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان اردل و انجمن های ادبی اردل و سایر حامیان برنامه برای برپایی این جشنواره وجود داشته است.

۲-برگزاری جلسات هماهنگی جشنواره در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری و شهرستان اردل و با عوامل اجرایی.

۳- صدور به موقع مجوز برگزاری و تامین به موقع منابع مالی جشنواره از طرح شهید آوینی.

۴- اطلاع رسانی جشنواره ۵۰ روز قبل از آیین پایانی با ظرفیت فضای مجازی شاعران لر زبان و تشکیل گروه مجازی در نرم افزار واتساپ و ایجاد چالش در آن.

۵-آشنایی قبلی شاعران لرزبان با جشنواره شعر تمداربیت اردل باعث افزایش استقبال از این رویداد گردید.

۶-این جشنواره مانند گلوله‌ی برفی طی ۱۴ دوره برگزاری در مسیر خود بزرگ و بزرگ‌تر شد و احساس تعلق افراد شرکت کننده را به خود گسترش داد.

۷- برگزاری سرتمداری به‌عنوان یک سنت جشنواره که یک شب قبل شاعران در محفل دوستانه گرد هم جمع می شوند و به شعر خوانی می‌پردازند.

۸- برگزاری کارگاه نقد و آسیب‌شناسی شعر لری.

۹- گرد هم آمدن شاعران از استان های مختلف در شهر اردل.

۱۰- وجود مجری توانمند در آیین پایانی جشنواره(آقای حسینی).

۱۱- تجلیل از خانواده‌های شاعران فقید داراب رئیسی و مرید محمدی در آیین پایانی جشنواره.

۱۲- توزیع ویژه نامه جشنواره شعر تمداربیت اردل در آیین پایانی که آثار برگزیده جشنواره و نظرات در آن چاپ شده بود.

نکات ضعف جشنواره:

۱- برخی از شاعران نسبت به انتخاب داوران،روند داوری و برگزاری جلسه داوری و آثار برگزیده انتقاد داشتند و این چالش در سرتمداری و آیین پایانی جشنواره نمود پیدا کرد.

۲- برنامه های جشنواره در زمان تعیین شده شروع نشدند و همین باعث خستگی شرکت کنندگان شد و برخی افراد فرصت اجرا را از دست دادند مثلا برنامه سرتمداری و آیین پایانی و کارگاه آسیب شناسی شعر لری هر کدام نزدیک ۲ ساعت با تاخیر شروع شدند.

دومین همایش آسیب‌شناسی شعر لری در اردل برگزار شد.

چهاردهمین جشنواره منطقه‌ای شعر گویشی تمداربیت پس از یک وقفه چند ساله، مجدد با همکاری قرارگاه فرهنگی، هنری و رسانه‌ای در شهرستان اردل برگزار شد که شاهد استقبال استقبال شاعران آیینی از این رویداد ادبی بودیم.

در حاشیه برگزاری این جشنواره منطقه‌ای، دومین همایش آسیب‌شناسی شعر لری نیز با حضور شاعران لر زبان پیش‌بینی شده بود. لازم به یادآوری است اولین همایش شعر لری در بهمن ۱۴۰۲ در ناغان برگزار شد.
در این همایش آقای وحید کیانی گفت؛ در دهکده جهانی زبان های محلی در حال اضمحلال هستند و زبان های ملی در حال جهانی شدن هستند ما با بکارگیری زبان محلی می توانیم سرعت اضمحلال زبان لری را کم کنیم.
عبدالحسین انصاری_ یکی از شاعران لر زبان کشور در کارگاه ادبی جشنواره شعر منطقه‌ای تمـداربیـت با اشاره به اینکه با فقر اندیشه در شعر لری مواجه هستیم، اظهار کرد: عموما بیان می‌کنند که شعر ترجمه‌ناپذیر است، اما باید گفت اینگونه نیست. همچنین وی نداشتن رسم الخط یکسان ، جهان بینی ضعیف، فقر اندیشه،سیطره غم بر شعر لری، عدم تحرک و پویایی در شعر، نداشتن عروض خاص شعر لری را از آسیب‌های شعر لری دانست.
چند پیشنهاد از جبار رضایی؛ ۱- از ظرفیت سایر هنرها مانند خطاطی،موسیقی و ...برای انتقال شعر به نسل جدید بهره ببریم.
۲-تولید اشعار غنی و فاخر داشته باشیم.
۳-از ظرفیت فضای مجازی و تلوزیون و تولید محتوا استفاده کنیم.

وی تاکید کرد: شعر اگر دارای اندیشه باشد، ترجمه آن نیز زیبا می‌شود.

جبار رضایی- یکی دیگر از شاعران لر زبان با اشاره به اینکه در شعر لری رسم‌الخط نداریم، گفت: متاسفانه در خوانش شعر بختیاری دچار مشکل هستیم.

وی افزود: برای حفظ و نگهداشت شعر دچار مشکل هستیم، باید از ظرفیت هنر از جمله خوشنویسی و موسیقی استفاده کنیم.

رضایی با اشاره به اینکه در سرودن شعر لری باید ذائقه نسل جوان نیز مورد توجه قرار بگیرد، خاطرنشان کرد: باید آثار فاخر با اندیشه، فکر و تازگی در این حوزه تولید تا ماندگار شود.

در ادامه این کارگاه یونس عبدالهی دیگر از شاعر لر زبان با اشاره به اینکه گویش لری قابلیت بالقوه برای تبدیل شدن به یک زبان را دارد، گفت: چهار تلاش ناموفق برای ابداع یک رسم‌الخط برای زبان لری صورت گرفت، اما اجماع در این حوزه صورت نگرفت.

وی بیان کرد: نسلی که از دهه ۸۰ پا به حوزه سرودن شعر لری گذاشتند، بسیار حرفه‌ای عمل کنند.

از نظر نگارنده این گزارش از مهم ترین دشواری‌های که در نوشتن شعر لری وجود دارد ارائه اطلاعات تلفظی و آوا نگاشتی است. با الفبای فارسی نمی توان آوا های لری را به نمایش گذاشت. در زبان لری آواهایی وجود دارد که در دستگاه آوایی فارسی نیست. هم چنین واکه های این زبان با فارسی متفاوت است و نشانه های زبان فارسی نمی تواند شیوه ی صحیح تلفظ آنها را نشان دهد. در این زمینه به کار گیری الفبای آوا نگار بین المللی ضروری است.بنابراین پیشنهاد می‌گردد اشعار لری را به صورت آوانگاری به مخاطب عرضه نماییم(ناصر حسين پور).

شعرخوانی،‌ نقد شعر، چالش‌های نوشتن در نشست ادبی مهرداوار🤩

چهارصد و دومین نشست ادبی کودک و نوجوان مهرداوار و عباس ارشاد ناغان برگزار شد.😍 مکان: کتابخانه‌ی علامه‌ی دهخدای ناغان زمان: روز سه شنبه ۱۴۰۳/۶/۱۳، ساعت ۱۶:۳۰ مجری: زهرا بابازاده اعضا: کودکان و نوجوانان:طناز یوسفی، آترینا هاتم پور، ستیا و آنیتا شیروانی، بهدیس برخورداری، هانیه و بهار احمدی، نگار رحمانی، اسرا یوسفی آقایان: سیاوش فتاحی، هدایت الله دارابی، ناصر حسین پور، حسین لطفی خانم‌ها: زهرا بابازاده، لیلا برخورداری، خانم دکتر رمضانی

فعالیت‌های انجام شده در این نشستِ ادبی:🤩 نقد شعر✅️ خوانش شعرهای نو و دو بیتی✅️ خواندن داستان‌های تخیلی✅️ دلنوشته خوانی✅️ طنز خوانی✅️ چالش سه کلمه‌ای و بداهه گویی<ماه، پاییز، برگ> معرفی کتاب‌های شعر و رمان✅️ مثل: 💕قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب💕 💕سال‌های بلوا💕 💕مجموعه شعر به قول پرستو از قیصر امین پور💕 💕مجموعه شعر مثنوی معنوی...مولانای جان💕 💕تشویق و پیشرفت اعضا💕 آنچه که یاد گرفتیم: هر روز بنویسیم✅️ کسی که نویسنده‌ی واقعی است باید هر روز حتی یک خط کوتاه هم که شده بنویسد✅️ سعی کنیم جوری بنویسیم که مخاطب تحت تاثیر قرار بگیرد✅️ متن‌هایمان آنقدر دلمشین باشند که بتوانند به مخاطب پیام مهمی را برسانند و آن را شگفت زده کنند✅️ برای قوی‌تر شدن قلممان از شاعران و نویسندگان الگو برداری کنیم✅️ یک نکته برای نویسنده‌ی محبوب شدن می‌تواند همین باشد که: همیشه بخوانیم بخوانیم بخوانیم بنویسیم بنویسیم بنویسیم🤍 و در آخر عکس یادگاری گرفته شد📷

به قلم:#زهرا_بابازاده

کارکردهای آشکار و پنهان جشنواره شعر تمداربیت اردل

جشنواره شعر تمداربیت اردل از نخستین جشنواره‌های شعر گویش لری و بختیاری بود که با همت استاد فیض‌الله طاهری اردلی پایه‌گذاری شد و این جشنواره جریانی جشنواره ساز و جشنواره‌ای جشنواره ساز گردید و با گسترش جشنواره‌‌های شعر لری و افزایش فارغ‌التحصیلان لرزبان زمینه رشد کمی و کیفی را به ادبیات لری به طور خاص در زمینه شعر لری مکتوب و به‌طور عام به ادبیات مکتوب از جمله نثر،ترجمه، پایان نامه‌‌ها،رساله‌‌‌ها و مقاله‌ها فراهم نمود.

راه‌اندازی جشنواره شعر گویشی تمداربیت اردل دو گونه کارکرد داشته است. کارکرد آشکار که شامل کارکرهایی است که به وضوح قابل مشاهده است:۱- مانند، رشد و گسترش و توسعه جشنواره‌ها و يادواره‌های شعر لری از جمله جشنواره شعر لری همدرنگ باغملک،بنهوار،تشک افتو، شعرداوار ناغان،یادواره عباس ارشاد ناغان. ۲-جذب شاعران و علاقه‌مندان به سمت شعر لری گردید و باعث افزایش تعداد شاعران لری سرا و بختیاری سرا نسبت به‌ طور خاص به قبل از پیدایش جشنواره تمداربیت و به طور عام به سایر جشنواره‌های شعر لری شد.۳- جشنواره‌‌ ی تمداربیت اردل به عنوان یک جریان زمینه‌ساز باعث رقابت‌پذیری بین شاعران جوان و افزایش کیفیت آثار آنان شد به‌طوری‌که اگر اشعاری که در دوره‌دورهای نخستین جشنواره برگزیده شدند را مجددا برای داوری دوره جاری یعنی دوره چهاردهم ارسال شوند احتمال کمی دارند که در رقابت با اشعار جدید حائز مقام شوند چون هر دوره کیفیت آثار دریافتی رشد نموده است.۴- جشنواره تمداربیت اردل محفلی برای آشنایی شاعران لری‌سرا با همدیگر گردید و تبادلات فکری و فرهنگی را بین شاعران و فرهنگ‌مداران و پژوهشگران لرزبان را گسترش داد.۵- جشنواره تمداربیت اردل پایگاهی برای شاعران لری‌سرا شد و به‌عنوان یک شناسنامه نشان معتبر ادبی گویش لری شناخته شد.۶-شهر اردل را به‌عنوان شهری ادب‌پرور سایر نقاط کشور معرفی نمود.۷-سطح و انتظارات از جشنواره‌های شعر گویش لری را افزایش داد.

جشنواره شعر تمداربیت اردل نیزکارکردهای پنهانی نیز داشته است منظور از کارکردهای پنهان به اثرات و پيامدهایی است که به‌طور مستقیم قابل مشاهده نیستند. از جمله کارکارهای پنهان جشنواره شعر تمداربیت اردل عبارتنداز:۱- تقویت جایگاه ادبی -فرهنگی شهرستان اردل در بین مناطق بختیاری نشین.۲- ایجاد پایگاه امید برای گردهمایی شاعران لری‌سرا.۳- افزایش انتشار کمی و کیفی اشعار گویش لری.۴- افزایش تولید اشعار آیینی و مناسبتی.۵- سرایش نوحه‌های لری.۶- گسترش جشنواره‌‌های شعر گویش لری با رویکردهای متنوع.۷- توجه به نثر لری و ادبیات داستانی.۸- انتشار اشعار لری در فضای مجازی.۹- معرفی شاعران نوجوان و جوان به جامعه
در پایان از زحمات استاد فیض‌الله طاهری اردلی و همراهانشان که در پریایی جشنواره شعر تمداربیت اردل رنج‌های فراوانی به جان خریدند تا چراغ این جشنواره روشن بماند از صمیم قلب سپاسگزارم .

ناصر حسين پور دبیر اجرایی جشنواره داوار ناغان

کتاب گلشن گفتار مجموعه اشعار استاد خسرو سلیمی ناغانی به زودی منتشر می‌شود.

دومین کتاب شعر استاد خسرو سلیمی ناغانی به‌نام" گلشن گفتار" از سوی انتشارات دزپارت به زودی روانه بازار کتاب خواهد شد. این مجموعه شامل غزلیات، مثنوی، قصیده، دوبیتی و رباعی و تک بیتی و شعر نو است که پس از انتشار اولین کتاب شاعر به‌نام‌ " سروش سخن" چاپ خواهد شد.

اعضای انجمن های ادبی ناغان با حضور در شهرداری ناغان از زحمات آقای مهندس حمید گودرزی فرد تشکر کردند.

حمید گودرزی فرد شهردار ناغان  ناصر حسین پور دبیر انجمن های ادبی ناغان

حمید گودرزی فرد شهردار ناغان  ناصر حسین پور دبیر انجمن های ادبی ناغان

حمید گودرزی فرد شهردار ناغان  ناصر حسین پور دبیر انجمن های ادبی ناغان

در روز پنج شنبه شهریور ماه ۱۴۰۳ تعدادی از اعضای انجمن شعر و ادب عباس ارشاد ناغان و اعضای شورای اسلامی ناغان با حضور در شهرداری ناغان از زحمات و تلاش های آقای مهندس حمید گودرزی فرد شهردار محترم ناغان با اهدای تابلو عکس از شهر ناغان و کتاب تشکر نمودند.

موارد زیر در جلسه مطرح شد:

۱- نام‌گذاری یکی از معابر شهر به‌نام‌ " استاد سیاوش اعتمادی " نویسنده کتاب بختیاری در گذرگاه زمان.

۲- حمایت از نویسندگان شهر با خرید کتاب از آنان.

۳- حمایت از هنرمندان شهر و عکاسان شهر.

۴- ساخت خانه ی هنرمندان ناغان.

۵- اجرای نمایش نامه عبدالمجید هاشمی در روز آیین گشایش خانه ی هنرمندان.

۶- برگزاری جشنواره انگور ناغان

۷- تجلیل از مفاخر و هنرمندان ناغان.

۸ - برگزاری همایش مفاخر ناغان

۹- برگزاری هفته ی هنر ناغان

در این نشست آقای گودرزی فرد شهردار محترم ناغان برای اجرای جشنواره انگور ناغان اعلام آمادگی کردند.

در این نشست آقایان علی محمد شیروانی ناغانی، علی دارابی، بهروز محسنی از اعضای محترم شورای اسلامی شهر ناغان و آقایان هدایت الله دارابی ناغانی، ناصر حسین‌پور دبیر انجمن شعر و ادب عباس ارشاد ناغان و اسحاق فتاحی ناغانی و تقی بابازاده از اعضای محترم انجمن حضور داشتند.

در پایان نشست اعضای انجمن و شورا همراه با شهردار ناغان از خانه ی در حال احداث خانه ی هنرمندان ناغان بازدید نمودند.

🌱نشستی با عنوان نقد شعر و چالش🌱

انجمن ادبی مهرداوار و عباس ارشاد ناغان با حضور علاقه‌مندان، شاعران، هنرمندان و نویسندگان برگزار شد.🤍
مکان: کتابخانه‌ی علامه دهخدای ناغان
زمان: عصرِ سه شنبه‌ی تابستانی،
تاریخ: ۱۴۰۳/۶/۶
ساعت: ۱۶:۳۰
مجری: زهرا بابازاده
حاضرین گرامی:
آقایان(ناصر حسین پور، هدایت الله دارابی، سیاوش فتاحی)
خانم‌ها(زهرا بابازاده، لیلا برخورداری، فاطمه سلیمی)
کودکان و نوجوانان(مونا حسین پور، امیر ارسلان و بهدیس برخورداری، آرتیمیس حسین پور، طناز یوسفی)
به عنوان نکته:
انجمن داوار تصمیم گرفته است که جلسات متنوع‌تری‌ ارائه بدهد.
برای‌ مثال امروز کارهای متفاوتی انجام شد:
نقد شعر✅️
معرفی کتاب توسط آقای 'ناصر حسین پور' از جمله (کتاب شعر هشت بهشت سهراب سپهری)✅️
نوشتن داستان، شعر و دلنوشته با استفاده از کلمات(باران، چتر، خیابان)✅️
گفت و گو و خواندن طنزهای کوتاه و جالب✅️
مشاعره میان اعضا✅️
حکایت خوانی✅️
و...
اصلی ترین و بهترین کار مثبت این جلسه نقد شعر بود.🤩
در ابتدا 'زهرا بابازاده' یک شعر از خود خواند و اعضا نظرشان را بیان کردند.
سوال؟
نقد شعر چیست؟
پاسخ کلی اعضا:
😍نقد شعر یعنی بتوانیم با اجازه صاحب اثر و به صورت خیلی‌ محترمانه نظرمان را راجع به شعر بیان کنیم و نکات ریزش را اسلاح کنیم.✅️
اعضا شعر خوانی داشتند و در آخر عکس یادگاری‌ گرفته شد📷

افشین علا و سیمین بهبهانی

همه شعرهایم برای سیمین

افشین علا

از کودکی با اشعار سیمین بهبهانی انس داشتم، اما توفیق دیدار او ماه‌های آخر عمرش در منزل زنده‌یاد پوران فرخ‌زاد نصیبم شد. آن‌روز این غزل را برایش خواندم: سرودند، از کفر و از دین، غزل‌ها/ز بیش و کم و تلخ و شیرین، غزل‌ها/ز کام و ز ناکامی و وصل و هجران/سرودند چندان و چندین غزل‌ها/ز توصیف زلف و لب و چشم و ابرو/رسیدند تا چین و ماچین، غزل‌ها/به تشریح اندام‌ها چون طبیبان/ نشستند هرشب به بالین، غزل‌ها/ز بالای خوبان و از کول یاران/پریدند بالا و پایین، غزل‌ها/دریغ از غزل، گوهر ناب معنی/که خود، آن کجا و کجا این غزل‌ها/سپاس آفریننده را زان‌که دارد/هنوز اعتباری ز سیمین، غزل‌ها/ازین شیرزن شاعر بهبهانی/هنوزند غرق مضامین، غزل‌ها/نگهدار او باش یارب که با من/ز هر گوشه گویند: آمین! غزل‌ها

ادب به خرج داد و فروتنانه خود را لایق آن ندانست و خواست شعر "سوگ مادر"م را برایش بخوانم. من هم آن شعر نیمایی بلند را خواندم. به وضوح منقلب شده بود و بسیار تشویقم کرد. چندی بعد پسر ارشدش زنگ زد و گفت: مادر برای شما یادداشتی نوشته، خوشحال می‌شویم اگر همین حالا به منزل ما بیایید. چون معلوم نیست بعدها وضعیت حال‌شان چطور باشد... سر از پا نشناخته، با جعبه شکلاتی به آپارتمانش رفتم. انتظار نداشتم با آن‌همه ضعف و بیماری، جز احوال‌پرسی از او مجالی بیابم. اما با آن‌که به سختی حرف می‌زد، نکته‌های فنی و دقیقی پیرامون غزل‌هایم گفت. یادداشتی هم به دستم داد که کاملا پیدا بود با زحمت فراوان نوشته است. شاید می‌دانست بعدها آن یادگار گرامی چقدر برایم عزیز خواهد بود. دیگر روزهایم با سیمین عجین شده بود. هرازگاه تماس می‌گرفتم و جویای حالش می‌شدم. واکنش او در برابر شعرهایی که برایش می‌گفتم، معصومانه و دوست‌داشتنی بود. با خنده‌ای شیرین ابراز فروتنی می‌کرد. یک بار این شعر را برایش خواندم:

ای‌کاش شریک غم دیرین تو باشم/هم‌صحبت و هم‌درد و هم‌آیین تو باشم/ یک واژه ز یک مصرع یک بیت غزل‌هات/یک لفظ میان لب شیرین تو باشم/تو گرچه طبیب منی اما چو پرستار/بی‌پلک زدن در پی تسکین تو باشم/آب خنکی بهر عطش‌های شبانه/خواب سبکی در تب سنگین تو باشم/هرکس که بدی گفت و ستم کرد به حقت/بر دامن او آتش نفرین تو باشم/یا مثل چراغی که تو را غرق تماشاست/شب‌ها همه تا صبح به بالین تو باشم/کو جرأت گفتن که: تو سیمین خودم باش؟/می‌شد ولی ای‌کاش که افشین تو باشم!

خندید و مادرانه‌ گفت: هستی عزیزم! و من مثل بچه‌ای که ذوق کرده باشد، باز هم برایش شعر گفتم. یکی از آن شعرها حاصل گفت‌وگویی تلفنی بود. توان حرف زدن نداشت و کلماتی مبهم گفت. گریه‌ام گرفته بود. نشستم و این شعر را سرودم:

تنت مباد بلرزد که استوانه شعری/عمود محکم این خیمه‌ای نشانه شعری/مباد قد بلندت خمیده بینم و لرزان/که شوکت غزلی روح جاودانه شعری/هزار جان گرامی فدای یک سر مویت/که گیسوان تغزل به روی شانه شعری/بخوان بلند بخوان تا غزل عقیم نماند/

تو مادرانه‌ترین جلوه زنانه شعری/غمین مباش دو روزی تنت به لرزه گر افتد/که در تصادم عشقی در آستانه شعری/غزال من! غزلی نو دوباره تا بنویسی/بلند شو بنشین، ‌تو ستون خانه شعری/به آه خود جگرم را مسوز گرچه سراپا/ شرار آتش شیدایی و زبانه شعری/دوباره قد بکش ای سرو در کنار جوانان/که صد بهارت اگر بگذرد جوانه شعری/برای ماندن و خواندن بهانه‌ای چه به از این؟/که خود برای هزاران چو من بهانه شعری...

اما حال سیمین روزبه‌روز بدتر می‌شد. یک‌بار که زنگ زدم، از سختی‌ بیمارستان، دستگاه تنفس، چسب‌ها، سرم‌ها و سوزن‌ها نالید. دلم به درد آمد و این چارپاره‌ را سرودم:

چابک‌تر از همیشه زجا برخیز/چون آتشی که از دل خاکستر/پیری به قامت تو نمی‌آید/برخیز ای نگار من از بستر/از نکته‌های نغز هنوز ای خوب/داری هزار شعبده در مشتت/بنگر قلم چگونه به خود پیچد/در انتظار لمس سرانگشتت/پربارتر ز پیش چو بگشایی/ کندوی دفتر تو عسل دارد/ صبح است عاشقانه ز جا برخیز/صبحانه با تو طعم غزل دارد/بگشا کتاب خویش به چالاکی/با شعر تازه غلغله برپا کن/درهم بپیچ چسب و سرم‌ها را/این بند را ز پای غزل وا کن/باید به جای این همه زخم ای سرو/پیچک بروید از قد و بالایت/بنشین کنار پنجره با شادی/تا ایستد جهان به تماشایت...

اما افسوس که دیگر زمان پرواز رسیده بود. آخرین شعرم برای سیمین، دعای غزل‌گونه‌ای بود که آن را با دیدن گریه‌های مونس مهربان و وفادارش خانم وطنچی عزیز سرودم که در بیمارستان عاجزانه تقاضای دعا می‌کرد:

خدایا عطا کن شفای غزل را/مداوای فرمان‌روای غزل را/در این کشتی پر تلاطم خدایا/نگه‌دار خود، ناخدای غزل را/گره واکن از بغض او بار دیگر/مگر بشنود دل، صدای غزل را/در این شام غربت نگیر از غریبان/تو شمع و چراغ سرای غزل را/خدایا نکن مبتلا بار دیگر/به بی‌مادری مبتلای غزل را/ ز شعرش شد آغاز، این شور شیرین/به تلخی نکش انتهای غزل را...

مرداد

منبع

حضور جناب آقای ناصر حسين پور نویسنده کتاب گزیده ی دوبیتی های بختیاری در برنامه رادیویی استان چهارمحا

از ساعت ۸ تا ۸:۴۵ شب روز پنج‌شنبه ۱۴۰۳/۶/۱ برنامه رادیویی روشنا از شبکه رادیو استان چهارمحال و بختیاری پخش شد . در قسمتی از این برنامه معرفی کتاب " گزیده دوبیتی های بختیاری " و صحبت های جناب آقای ناصر حسين پور پخش گردید.